من در نیمه راه هستم. من تماشاگر تلویزیون بدی هستم، اما این فصل بسیار سرگرم کننده است.
خوب، جالب است، چون من عاشق بازی تامی تیلور بودم که اینطور نبود. هرچند در سالهای اخیر، ایده بازی در این شخصیتها که بازتابی از نوع خاصی از زنان در جامعه هستند، برایم بسیار جالب است. همه ما ایده هایی در مورد زنانی داریم که زندگی خود را با این نوع نظام ارزشی حول موقعیت اجتماعی و مادی گرایی انتخاب می کنند، و برای من جالب است که آن را به نوعی تجزیه کنم و به قلب این که آن زن واقعاً چه کسی است، بپردازم. اون کیه؟ او چه چیزی را در مورد خودش انکار میکند یا به خودش اجازه نمیدهد از خودش مطلع شود، زیرا نگران این همه چیزهایی است که بیرون از او هستند؟ من همیشه معتقدم که هر شخصیتی که بازی میکنم (و فکر میکنم هر زن در جهان، در واقع) واقعاً در تلاش است تا قدرت خودش را پیدا کند، حتی اگر نداند چگونه. این جالب است که چگونه می توانم قدرت این شخصیت ها را پیدا کنم؟
کار دوباره با جیسون کاتیمز چگونه بود؟
من واقعاً دوست دارم یک کار انیمیشنی انجام دهم. من دوست دارم یک فیلم کودکانه یا یک برنامه انیمیشن واقعا سرگرم کننده یا یک فیلم واقعا عالی برای بچه ها انجام دهم. من دوست دارم کاری انجام دهم که بتوانم با پسرم تماشا کنم.