اسمیت به روشی چندحسی به الهام خود نزدیک می شود. بنابراین در حالی که چاپ الهام گرفته شده از کارت پستال های قدیمی ممکن است کمی واضح به نظر برسد، اجرای او چیزی جز این بود. روی یک دامن بافتنی ریز چیندار، چاپ در نوارهایی با عرضهای مختلف اعمال شد و جلوهای کلاژ شده ایجاد کرد. این ژاکت با یک ژاکت کشمیری همسان که در آن چاپ شده بود، جفت شده بود، و خود ژاکت “نوعی بیش از حد شسته شده بود” بنابراین بافتی فرسوده و مبهم داشت. نه چندان همسان بودن آن روحیه عجیب و غریب و جوان پسندی در آن داشت. در جاهای دیگر، همان چاپ به یک چاپ قهوهای روی قهوهای مایل به قهوهای زیبا روی پنبه و به چاپ ژاکارد شامپاین تونال روی ابریشم و جین آبی روی آبی تبدیل شد که همگی احساسات متفاوتی را برمیانگیخت.
چرم و جیر همیشه در لافایت 148 قوی هستند. ترکیبی از پیراهن و شلوار با جیر بژ روشن و یک جفت صندل ماهیگیر درشت با آستر قیچی تدی برجسته بودند. یک ژاکت چوبی برش خورده از چوب ماهون ساخته شده از چرم نازک کاغذی با دو جیب درب، تناسبات خوبی داشت، اما دکمهها – کمی بزرگ، نقرهای، و پوشانده شده با همان چرم – ارزش نوشتن را در خانه داشتند.
کتهای ترنچ و پیراهنهای نخی با جزئیات دکمهای «پارهشونده» الهامگرفته از نحوه جدا شدن مهرها هنگام عبور از ورق تمبر ارائه میشوند. خطوط ژولیده تمبرهای لغو شده به صورت راه راه های ظریف و ظریف بر روی یک لباس نارنجی آستین دار و روی لباس دیگری به رنگ آبی تیره با آستین بلند ظاهر می شد. اسمیت به شوخی گفت: «این لباسهای تابستانی ما هستند که کارت پستالهای خود را مینویسید». جزئیات یک یونیفرم پستی قدیمی روی یقه پیراهن و ژاکتهای کوچک نمایان بود. یکی از لباسهای جین شبیه یک نسخه مدرن مدرن از یک ژاکت سخت به نظر میرسید، با دو جیب در باسن، یکی با دکمهای در سمت چپ قفسه سینه و در طرف دیگر، فقط طرحی از جایی که جیب قرار دارد.
در لافایت 148، مدیر خلاق، امیلی اسمیت، به استخراج تاریخچه ساخت آدرس همنام برند ادامه می دهد. آنها متوجه شده بودند که قبل از اینکه یک کارخانه پوشاک باشد، یک ماشین چاپ بوده است و کل مجموعه آنها متعاقباً از کاغذ الهام گرفته شده است. خوب معلوم است که قبل از آن، در دهه 1920، این ساختمان دارای یک اداره پست برای تمام منهتن پایین بود. اسمیت در طی یک قرار ملاقات در نمایشگاه لیبل فاش کرد: «بنابراین فکر کردم که بیایید در آن غوطه ور شویم، و تیم من با همه این ایدههای کوچک عالی بازگشت. برای پیش از پاییز، او و تیمش به هنر (تقریبا فراموش شده) ارسال یادداشت های دست نویس و دنیای شگفت انگیز لوازم التحریر پرداختند.