مایکلا کوئل درباره خلاقیت، عاشقانه، و مسیری به سوی «پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه»

کوئل همیشه دانش‌آموزی سریع بوده است، از آن دسته‌هایی که با سر خود را به چالش‌های جدید می‌اندازد: در نوجوانی، رقص ایرلندی را آغاز کرد، تنها دختر سیاه‌پوستی در تاریخ دبیرستان لندن خود که به تیم ملحق شد، و در نمایش استعدادیابی به همان شیوه اجرا کرد. سال هر چند اسکیت چیزی فراتر از آن است – به او ارتباط ذهن و بدن، حس رهایی می بخشد، به ویژه اینجا در غنا، او می گوید، جایی که با نوع خاصی از سهولت حرکت می کند. کوئل که برای اولین بار برای فیلمبرداری به این کشور آفریقای غربی آمد، می گوید: «قبلاً به آفریقا رفته بودم – کنیا و اوگاندا – اما وقتی به اینجا آمدم واقعاً افرادی را می دیدم که شبیه من بودند. طلوع زمین سیاه، سریال درام 2018 هوگو بلیک در مورد نسل کشی رواندا. یکی از دوستانم با من بود و او به یاد می آورد که ما از هواپیما پیاده شدیم و من طوری راه می رفتم که انگار می دانستم کجا می روم. در آن سفر، او در طول و وسعت کشور سفر کرد و مکان هایی را کشف کرد که حتی مادر و پدرش که قبل از تولد او به لندن مهاجرت کرده بودند، نمی دانستند. او می‌گوید: «به یاد می‌آورم که به همه بچه‌هایی که بازی می‌کردند نگاه می‌کردم و به من برخورد کرد، مثل، وای، این می‌توانست من باشم و فکر می‌کنم واقعاً از آن لذت می‌بردم. بله، چیزهای غم انگیز زیادی وجود دارد. فقر، بیکاری، مبارزه. همچنین صلح و دوستی زیادی وجود دارد. کمبود اضطراب وجود دارد.»

کوئل که هر سانتی متر به ورزشکار نگاه می کند، زود برای جلسه ما حاضر می شود، باریک اما قوی با شورت دویدن مشکی و یک سوتین ورزشی، یک کلاه بیسبال بنفش که بر روی او پرت شده است. او اسکیت هایش را به من نشان می دهد – سفید با چرخ های غول پیکر یاسی – و به من می گوید که چرخ های بزرگ برابر با سرعت زیاد است. او با پوزخند می گوید: «تعادل سخت است، اما لذت حداکثر است. ما در پارکینگ Decathlon هستیم، یک فروشگاه گسترده لوازم ورزشی فرانسوی که او مرا متقاعد کرد که اولین تیغه هایم را بخرم. جفتی که من انتخاب کرده‌ام چرخ‌های کوچکی دارند—فکر می‌کنم بهتر است که من را ثابت نگه دارد. با حفاظ روی مچ دست و آرنجم و زانوبندهایی که روی شلوار جین گشادم بسته شده اند، شبیه یک پسر نوجوان بیش از حد رشد شده ام. با این حال، اول ایمنی – کوئل بر آن اصرار دارد. “اگر معلم اسکیت من شما را ببیند، می گوید: “کلاه ایمنی کجاست؟” “او می گوید. در حال حاضر، کلاه سطلی یک سازش منصفانه است.

خوشبختانه، راشاق، یکی از چندین تیپ پسر اسکیت باز در کارکنان فروشگاه، موافقت کرده است که قبل از اینکه به خیابان برویم، یک کورس تصادف به من بدهد. به‌عنوان کسی که تا به حال از چهارتایی‌های قدیمی استفاده کرده‌ام، به سرعت متوجه می‌شوم که اسکیت درون خطی جانوری کاملاً متفاوت است. کوئل آن را با تغییر از اندروید به آیفون مقایسه می کند. و او اشتباه نمی کند. در حال تقلا برای کنترل اندامم هستم و در گرمای بی امان به سرعت عرق می کنم. به غیر از چند درخت کنار ورودی محوطه، پناهگاه کمی از خورشید وجود دارد – اما کوئل اساساً در حال پیروت است و به سختی عرق کرده است. زمانی که اسکیت می زنم، نوعی احساس سرخوشی آهسته به من دست می دهد. فقط وقت من است. «من احساس می‌کنم اسکیت بازان هرگز استرس یا آشفته نیستند. آنها حال و هوای خوبی دارند.»