گبه دوپلت
ما زنده ماندیم و دوستی ما محکم شد. من و او 10 سال بعد کتاب دومم را نوشتیم. هر دو جلد پرتره های برش خورده شگفت انگیزی از من توسط مایکل داشتند. کمی بعد وقتی او از من خواست که روی او کار کنم، توانستم خودم را پس بگیرم آقای اسنیپی کتاب، جایی که من تمام عکس های او را از مردان برهنه ویرایش کردم. کتاب فوقالعادهای بود، بیشتر بریدههای کاغذی او از کتاب اهل نیویورک روزهای زیبا، بی احترامی، و خیلی خنده دار.
وقتی این را می نویسم، تلاش می کنم بفهمم که مایکل در بسیاری از چیزها چقدر شگفت انگیز بود و چقدر او را می پرستم. فقط ای کاش او اینجا بود تا به من کمک کند. بالاخره هیچ کس در دنیا نیست که بهتر از او با صدای من بنویسد. و مطمئناً از نوشتن این مطلب لذت می برد.