اگر پاییز امسال یک درام دوره ای درباره بیدار وجود داشته باشد، تصادفی نیست: ناتالیا آلاوردیان اخیراً خود را در رنسانس غوطه ور کرده است. ملاقات الگوریتم او با بری لیندون، محبوب، الیزابت و اورلاندو مجبور بودند از طریق یک راه فیلتر شوند. طراح در حین بازدید از نمایشگاه گفت: “این فقط لباس ها نیست، من متوجه شدم که محیط بسیار تأثیرگذار است.” “به نوعی تقریباً مدرن است.” از میان آن چکمه های شلوار با پاشنه بچه گربه، او گفت: “این هاله دوشس دیوانه در مورد آنها وجود دارد.”
آلاوردیان میگوید وقتی به مجموعهای فکر میکند، آن را با تک تک قطعهای انجام میدهد، نه با موضوع. اندامهای تنگ با آستینهای زنگولهای و یقههای چهارگوش در جینهای جدید که بهصورت عمده از اسپانیا یا هلند تهیه میشد، کار میکردند. حرکت یکی دیگر از ملاحظات کلیدی بود، به عنوان مثال در آبشارهای حاشیه های صاف روی لباس ها یا روی نیم تنه بالای دامن پهن و پانل دار.
در فصلی که محمولهها بر آن غالب هستند، یک جفت پرچ میخ میخشده با میخ پرچ میتواند مستقیماً زینتی یا کاربردی باشد، به عنوان بست برای کیفهای جیبی کوچک جعبهای. طراح همچنین عمیقاً به هیبریداسیون پرداخته است: چیزی که شبیه به پشت یک ژاکت است در واقع یک پوسته بر روی یک تاپ تیکه دار است که در پشت بسته می شود و با شلوارهای جلوی دوپاره جفت می شود. الگوی و بافت به شکل راه راه های ملوانی (روی یک لباس پیراهنی با برش 20 درجه کج شده) یا پارکا/شنل میخ دار با روسری یکپارچه بود.
لباس بافتنی ساخته شده در اوکراین شامل یک عدد با کلاف نخ به جای سرآستین، یکی دیگر با بافتنی وافل شده با رزت متضاد، یا یک پیراهن کش با یقه درشت با دستکش های پیراهنی مشابه بود. این تکهها و همچنین لباسی از چرم وگان با دامن چیندار، بهخوبی با ترندهای باند فرودگاه هماهنگ شدهاند. تنها با چند مورد استثنا – برای مثال شلوار تفنگدار در خیابان به سختی قابل تصور بود – این بیرون رفتن تعداد زیادی از قطعات روی نقطه را برای پایه خود ارائه می کرد.