در شهر نیویورک، یک شرکت رقص اوکراینی در سنت قدرت می یابد

از دور، رقصندگان Syzokryli شبیه عروسک هایی هستند که هاله های گلی – وینکی – دور سر خود دارند. از نزدیک، چهره آنها داستانی متفاوت و خشن تر را روایت می کند. امروز زنان این گروه رقص اوکراینی گرد هم آمده اند تا در یک استودیوی کوچک در چند بلوک میدان یونیون اجرا کنند. اتاق ساده، مملو از تقریباً 11 زن (به علاوه 10 کارآموز) از اوایل نوجوانی تا اواخر 30 سالگی، بعد از هر برنامه معمولی به طرز عجیبی داغ می شود. حرکت پا پیچیده، سریع و با دقت تقریباً نظامی اجرا می شود. در پایان، دانه‌های عرق بر روی آرایش خودساخته و آماده برای صحنه می‌درخشند: لب‌های قرمز و صورت‌های پودری کم‌رنگ با ریزه‌های رژگونه. آن‌ها دو قیطان می‌بندند که در بالای سر بسته شده‌اند، که در جلوی سر قرار نمی‌گیرد.

آنیا بوهاچفسکی لونکویچ، مدیر اجرایی Syzokryli، شرکت رقص و برنامه های تابستانی آن را از مادر فقیدش، روما پریما-بوهاچفسکی، که این گروه را در سال 1978 تأسیس کرد، تحویل گرفت.سیزوکریلیلونکویچ می گوید: این صفت است: درخشان، سریع، برازنده، ظریف و قدرتمند. او می‌گوید مادرش «همه این ویژگی‌ها را در گروه رقصش می‌خواست». لونکویچ یک گردنبند سنتی هوتسول متشکل از مهره‌های مرجانی و زگارداهای برنزی، طلسم‌های صلیب محافظ متعلق به دوران پیش از مسیحیت بر سر دارد.

عکس توسط مایان تولدانو

رقصنده روما پریما-بوهاچفسکی گروه رقص اوکراینی Syzokryli را در سال 1978 در ایالات متحده تأسیس کرد. پریما-بوهاچفسکی، که در رشته باله آموزش دیده بود، در شهر غربی لویو در اوکراین بزرگ شد، جایی که در تئاتر باله اپرای Lviv اجرا کرد. پس از جنگ جهانی دوم، او به دانشگاه موسیقی و هنرهای نمایشی وین رفت و بعداً به عنوان تکنواز در تئاتر ملی در اینسبروک، اتریش مشغول شد. در 20 سالگی به کانادا مهاجرت کرد و در آنجا با باله سلطنتی وینیپگ رقصید. در نهایت، او به نیویورک نقل مکان کرد و زیر نظر مارتا گراهام، خوزه لیمون و کاترین دانهام تحصیل کرد.

به کارگردانی Mayan Toledano

پریما-بوهاچفسکی وقتی دخترش، آنیا بوهاچفسکی لونکویچ (وکیل سابق و اکنون مدیر اجرایی شرکت)، سیزوکریلی را تأسیس کرد، تنها 13 سال داشت. لونکویچ می‌گوید: «همه رقص‌ها روی من بود. “در خانه اگر او به یک شریک یا مجموعه ای از دستان نیاز داشت، من یا برادرم بودم.” امروزه، زنان سیزوکریلی، لونکویچ را با احترام، اما با احترام، پانی آنیا یا «معلم آنیا» می‌خوانند. حتی برخی با محبت از او به عنوان مادر خود یاد می کنند. لونکویچ می‌گوید: «دخترم هر سال می‌گوید: «مامان، الان چند فرزند خوانده داری؟» “من سر آنها فریاد می زنم که انگار مال من هستند!”



منبع