نمایش با رژهای از لباسهای شیک که روی شلوارهای طرح پلنگی پوشیده شده بودند، پایان یافت، که به نظر میرسد صدایی تند و تیز به نظر میرسد، اما در مجموع نمایش صدای غرشی نداشت، بلکه خرخری ملایم و دلنشین داشت. دنج غیرمنتظره ای در مجموعه وجود داشت که در آن ایده لباس پوشیدن اتاق خواب معنایی دوگانه پیدا کرد. جدای از خطوط، طرح های چینی، قلاب بافی، و گلدوزی های لباس چینی همگی می توانستند از خانه مادربزرگ برداشته شوند.
مدونا، 1997.
هنگام نوشتن در مورد آن، ووگ بر ترکیب قدیم و جدید دومینیکو دولچه و استفانو گابانا تمرکز کرد، و توضیح داد که «استادهای میکس استعداد خود را برای هودج قدیمی نشان میدهند، و یک پیراهن بلند پارچه ابریشمی با طرح پلنگی را با یک سارافون گلدوزی شده آبی ترکیب میکنند.» طراحان همچنین با تضادهای مواد بازی کردند و یقه های خز را به تاپرهای بادی اضافه کردند و از نخ های محکم برای قطعات قلاب بافی شفاف استفاده کردند.
اگرچه گابانا کتها را چیزی توصیف کرد که «ملکه مادر میتواند بپوشد»، تناسب آن احساسیتر بود و استفاده از بافتنیها، بهویژه، رنگی روستایی و مدیترانهای به آن اضافه میکرد. علیرغم تمام نشانه های بیرونی رابطه جنسی از طریق لمس لباس زیر زنانه و شفافیت، به نظر می رسید که این سفر بر روی دنیای داخلی متمرکز شده است. همانطور که گابانا چندین ماه پس از نمایش به ایندیپندنت گفت، “لباس و مبلمان برای من جدایی ناپذیر هستند.”