بونو به ازدواج 40 ساله خود می اندیشد: «ما در ماجرایی که نمی دانستیم شریک برابر بودیم»

هنوز دو سال از زندگی مشترک ما نگذشته بود که می‌توانستم علی را در لحظات طولانی ببینم که به سکوتی که در درون خود نگه داشته بود باز می‌گشت. پیاده روی هفتگی ما در امتداد تفرجگاه اغلب مملو از غم و اندوه بود. یک نوع عاشقانه بی رنگ در یک شهر ساحلی متروک در زمستان وجود دارد، اپرای قلب شما که با صدای جزر و مد بر ساحل سنگی به صدا درآمده است، در حالی که امواج سعی می کنند تصمیم بگیرند که آیا آنها را ترک می کنند، همه چیز را خاموش می کند. یا ماندن وقتی به آن پیاده‌روی‌ها فکر می‌کنم، امواج سفیدی را به یاد می‌آورم که سنگ‌های سیاه را می‌بوسند و اطراف آن‌ها را می‌چرخانند. ههههههههههه

این فکر در حال طلوع بود که یکی از ما بیشتر از دیگری طول می کشد تا چگونه ازدواج کنیم و یکی از ما علی نیست. او همچنین متوجه شده بود که سه مرد دیگر در رابطه او هستند. مردانی که او بیش از آن ها به آنها علاقه داشت، اما مردانی که مرد او را نه فقط در تخیلات وحشیانه اش، بلکه از نظر فیزیکی در سراسر جهان می بردند.

همانطور که سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده، هری اس. ترومن، در هنگام ورود به واشنگتن دی سی گفت: “اگر دوست می خواهی… یک سگ بگیر.” آن تکه قدیمی با کشف علی یک کشتی مرزی به نام جو بدست آورده بود. او با اشتیاق به چشمان او نگاه کرد، و من در این فکر بودم که چرا بهترین دوست یک زن نیستم، چرا که در پیاده روی های طولانی به پاشنه پا می نشینم. علی یک گیاهخوار بود، بنابراین من یک روز بعد از ظهر به خانه رسیدم و به آشپزخانه ای معطر با خورش ایرلندی رسیدم. او توضیح داد که برای من نیست. استخوان هایی بود که از قصاب برداشته بود. برای جو. خنده ام را خاموش کردم و شام سگ را خوردم.

ما به دعوت امواج توجه می‌کنیم تا سکوت و آرامش را بیابیم، و به خود اجازه می‌دهیم در ستایش این بانوی قدیمی ویکتوریایی در گردشگاه گم شویم. او را تماشا کن که جلوی چشمان ما به دریا می لغزد. او بازمانده ای از دوران عاشقانه دیگری بود: انگلستان دوره ویکتوریا ممکن بود ریاکاری های زیادی داشته باشد، اما ازدواج ویکتوریا و آلبرت یکی از آنها نبود. ملکه پس از مرگش 40 سال را با لباس مشکی سپری کرد که این دو در طول زمان از هم جدا نشدند. اگر او به بری می‌آمد، قافیه‌ای عالی برای شهرهای ساحلی انگلیسی در بورنموث یا بلکپول – پایتخت‌های تعطیلات خواستگاری – پیدا می‌کرد. اما دوران شکوه گردش در اینجا خیلی وقت است که گذشته است، زیرا ایرلندی ها مانند انگلیسی ها آب و هوای گرم و آبجو سرد ارزان سواحل شنی اسپانیا را کشف کردند. رقص‌ها و چای‌خانه‌های معاشقه‌های اولیه ویکتوریایی اکنون با لذت‌های ماهی و چیپس، بستنی آقای ویپی و سفر با بچه‌ها به خانه‌ها جایگزین شده بود. در اواسط دهه 1980 بری، تنها زوج هایی که در تزئینات خود قدم می زدند، ارواح مربوط به زمان دیگری بودند.



منبع