آیا موزیکال جدید “نیویورک، نیویورک” می تواند به اینجا برسد؟

این در واقع در مورد چهار داستان در هم تنیده است، در لحظه ای درست پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که شهر با آسیب های باقی مانده از جنگ دست و پنجه نرم می کند، اما موج امید و امکان یک دهه جدید کشیده شده است. داستان اصلی رمانتیک شامل جیمی دویل و فرانسین ایوانز با بازی کولتون رایان است.دختری از کشور شمال) و آنا اوزل (شش)، دو نوازنده جوان با نویدهای فراوان و در راه خود: برای او، این نژاد و جنسیت است. برای او مشروب الکلی و ارواح جنگ است. تصور یک زوج نژادی در دهه 40 (او سیاه‌پوست است، او سفیدپوست) می‌تواند به خودی خود یک نمایش کافی باشد، اما زمانی برای بررسی پیچیدگی‌های زیادی با سایر داستان‌ها وجود ندارد، که شامل متئو می‌شود. زن مهاجر کوبایی (با بازی جذاب آنجل سیگالا) و پدر بدرفتارش. مادام ولتری، معلم ویولن و شاگرد پناهنده لهستانی اش، الکس. و جسی، یک ترومپتوز سیاه پوست که پس از خدمت به کشورش نمی تواند استراحت کند. این مجموعه شخصیت‌های جاه‌طلبانه و اغلب سرگیجه‌آوری است که باید به خاطر بسپارید، چه رسد به همدلی.

کلتون رایان و آنا اوزل در نیویورک، نیویورکعکس: Paul Kolnik 2023

این نسخه که بر اساس فیلم مارتین اسکورسیزی به همین نام در سال 1977 با بازی طلسم های اپل بزرگ، لیزا مینلی و رابرت دنیرو ساخته شده است، این نسخه صحنه ای، نوید آن دسته از موزیکال های بزرگ و پر جنب و جوش گاتهام گذشته را به باد می دهد. خیابان 42 یا بچه ها و عروسک ها-دعواهای فرار از آتش! شماره های رقص شهر-خیابان! اما علی‌رغم چند لحظه درخشش، به‌ویژه پایانی هیجان‌انگیز از تیتراژ تیتراژ چادری، داستان را ارائه نمی‌کند.

نیویورک، نیویورکموزیکال جدید با ترکیبی از آهنگ‌های نه چندان جدید جان کاندر و فرد اب مرحوم به‌علاوه دستیار شعر لین-مانوئل میراندا، ادای احترام بصری خیره‌کننده‌ای به شهری است که هرگز نمی‌خوابد، اما نمایشی است که محتوای آن هرگز کاملاً نیست. با درخشش آن مطابقت دارد دوتایی افسانه ای پشت سر کاباره، شیکاگو، و بوسه زن عنکبوتی، کاندر و اب همچنین نویسندگان شاید مشهورترین سرود مدنی هستند که تا به حال نوشته شده است ، که ظاهراً موزیکال جدید حول آن ساخته شده است.

کارگردانی و رقص توسط سوزان استرومن برنده پنج بار تونی (تهیه کنندگان، دیوانه برای تو)، جای تعجب نیست که اعداد رقص در هنگام طولانی شدن طرح، نشاط آور ایجاد می کنند. یک رقص ضربه‌ای که به‌طور مبتکرانه روی پرتوهای ناتمام یک آسمان‌خراش اجرا می‌شود – که هوشمندانه عکس معروف را تداعی می‌کند – تقریباً ارزش پذیرش را دارد و درخشش استرومن را با مجموعه‌های نوت بی‌نظیر Beowulf Boritt ترکیب می‌کند. استرومن همچنین از لباس‌های الهی دونا زاکوفسکا با دامن‌های کامل‌تر دوران پس از جنگ که به طرز جادویی می‌چرخد، به خوبی استفاده می‌کند. ندیدن حضور کلر مک‌کاردل در پیراهن‌های پر جنب و جوش و لباس‌های پاپ‌اور که این منتقد را در حسرت صحنه‌هایی با لباس‌های شیک نیویورکی‌ها در حال قدم زدن، که همیشه یکی از بهترین شکل‌های تئاتر این شهر بوده است، می‌بیند.



منبع