این مجموعه 4S پاییزی (به طرز شرمآوری که دیر بررسی شد) حاوی بسیاری از عناصر متعارف متضاد بود که از طریق طراحی با لباسهای هارمونیک نوآورانه هماهنگ شدند. ارجاعات ترکیبی از تأثیراتی از جمله نورما کمالی، ماتسودا، بتسی جانسون، و پری الیس، و گاهی اوقات شانل، با ثمرات پیچیده آن سافاری های ساختگی ترکیب شد تا هنجارهای ذاتاً خودشناس لباس مردانه را بر هم بزنند – یا حداقل بی ثبات کنند.
طراحان مد با استعداد طبیعی اغلب تمایل دارند که لباس ها را به عنوان شکلی از زندگی نامه بسازند. Angelo Urrutia چنین طراح است و هدیه او دو برابر است. او علاوه بر داشتن امکانات غریزی و طولانی مدت برای خلق لباس، دارای مواد خام یک تجربه و دیدگاه زندگی بسیار جالب است. اوروتیا متولد السالوادور، بزرگشده در کوئینز و اغلب در حال حرکت، دارای حساسیتی سرگردان است که شامل چندین سنت مد آمریکایی، جایگاهها و زیر مجموعهها میشود. او نیز یک مواد است cognoscente– فقط او را با پوست آهو چاپ شده شروع نکنید – کسی که چندین کارخانه و کارخانه متخصص را در قلب صنایع دستی اروپایی و ژاپنی شکار می کند.
پیراهنهای پرزدار، روپوشهای لبهدار یا هودیهای بریده کناری، بمبافکنهای چرمی بریدهشده و ژاکتهای آستر مارسلای اوروتیا، در میان بازیگران همکارش (از جمله یکی از اعضای سابق و محبوب تیم Vogue Runway) و شلوارهای کروک به جای آن مفهوم بسیار جالب تری از «مردانگی» پوشیده را به وجود آوردند. در حالی که گاهی اوقات در نگاه اول به طرز بینظیری بینظم میشد، هر لباس غیریکنواختی در واقع یک کار کاملاً متفکرانه از تفکیک بین مقولهها و کدهایی بود که مسیر و احساسات اروتیا را در هم میآمیخت. اگر نیویورک پلتفرم باند لباس مردانه ای را داشت که شایستگی آن را دارد، مطمئناً 4S یک نیروی به سرعت در حال رشد در آنجا بود: همانطور که ظاهر کتاب خوب بود، این مجموعه سزاوار نمایش بود.