کیسههای لباسشویی نایلونی به شکل تاپ و لباس در نظر گرفته شدند و بند کشیهای آنها به سوراخهای دور گردن تبدیل شدند. به طور مشابه، پرده های پلی استر نیمه شفاف روی بوم و اسپندکس قرار گرفتند و به ترتیب توهم شلوار اداری نشاسته ای سفت و کرست های بدنه را ایجاد کردند. طراح گفت، پرده ها چین خورده، دوخته شده و دوباره و دوباره دوخته شده اند، جایی که پارچه در حین خم شدن بدن تا می شود «تا این توهم ایجاد شود که این چیزهای ظریف توسط باد تا شده یا منفجر می شوند». برجسته ترین تاپ بود که از لباس عروسی مادربزرگ گروتزینگر ساخته شده بود. بقیه شلوار جین با جیب های تزئین شده با دست (فاق بریده شده به استثنای مگس)، و یک تاپ مهره دار پیچیده که از یقه تاپ توری آویزان شده بود. گروتزینگر گفت، هدف این بود که با اشیاء به گونهای رفتار کنیم که گویی عملکردی متفاوت از عملکرد معمول دارند – واقعیترین اجرای این مفهوم یک کیف دستی کوچک با یک طناب مخملی به عنوان بند آن بود.
برای پاییز، نیل گروتزینگر به تضاد بین صنعتی و پیچیده نگاه کرد – آنها در یک پیش نمایش در استودیو Bushwick گفتند: «به چیزی شبیه یک تخم مرغ اولیه فابرژ و یک بلوک خاکستر فکر کنید». و در حالی که هیچ کمبودی برای طراحانی وجود ندارد که در هر فصل به دنبال ساختن شیک ناهموار هستند، برداشت گروتزینگر با دستکاری های غیر متعارف مواد معمولی، پیچ و تاب قانع کننده ای در این مفهوم آشنا پیدا کرد.
من اخیراً متوجه روندی در نسل خودم و گروتزینگر از افراد دگرباشان شدهام که به مد تمایل دارند: اگر در چند سال گذشته اشتهای ما برای براندازی در سبک به حداکثرگرایی و در فضای مرزی بین ماسک و زن، امروزه به هترونرماتیو و شرکتی متمرکز شده است. من اغلب کت و شلوار، ژاکت، پیراهن یقه دار و کراوات را در مهمانی ها و رویدادها می بینم که یا به عنوان یونیفرم های نامناسب پوشیده شده اند یا به شکلی ویرایش شده اند که تقریباً غیرقابل تشخیص هستند. در جایی که پیش از این ما این کدهای لباس را به دلیل تأثیر کاهنده آنها بر خودمان رد میکردیم، اکنون وجود آنها از طریق براندازی عمدی در خدمت هویت ما است. استفاده گروتزینگر از اقلامی مانند تسمه شناسه و استایل پیچیدهترین قطعات آنها با اقلام پوشیده شده به طرز فوقالعادهای این ایده را در بر میگیرد.