مجموعه ها و لبه های حباب دار مخرج مشترک در این مجموعه بودند که به طرز ماهرانه ای روی تاپ ها، لباس ها و کت ها استفاده می شدند. آزبورن از حجم و شرینگ به عنوان ابزاری برای ساختن یک شبح و جزئیات طراحی مشخص استفاده کرد. چشمگیرترین ژاکت های بمب افکن بریده شده از چرم و پارچه با شانه های افتاده و آستین ها و پشت بریده شده بود که از هر زاویه ای شکل کروی ایجاد می کرد. شرینگ همچنین در زیر شلوارها در پیراهنهای ربعدکمهای، در قسمت جلوی وسط لباسهای ابریشمی و بهعنوان جزییات در لباسهای ورزشی بلند دیده میشد. آزبورن توضیح داد: «ایده این است که شما این تناسبات بزرگتر را جمعشده یا با کمرهای فشرده میبینید، اما این از جایی ناشی میشود که کسی کتها یا تکههای پیدا شده را میگیرد و آنها را با سایز و تناسب خود کار میکند.»
در anOnlyChild، ماکسول آزبورن این ماموریت غیررسمی را به خود داد تا زن خود را در این فصل تعریف کند. آزبورن گفت: «فصل گذشته درباره این گردهمایی بود، یک مهمانی خانگی که در آن همه زیر یک سقف زندگی میکنند و لباسهای همه را میپوشند، بنابراین ما آن را در سنین و اندازههای مختلف به عنوان طیف وسیعی نشان دادیم. «این مجموعه بیشتر رویکردی تاریکتر است، درباره فردی که خارج از مهمانی به داخل مهمانی نگاه میکند و آنها تقریباً چیزهایی را از مهمانی میگیرند و خودشان آنها را میپوشند.» شخصیت اصلی داستان «از هیچ چیزی میسازد»، یک اصل پایهگذاری شده برای anOnlyChild به همراه استفاده از پارچههای مرده. اما به جای نمایش کمبود، ترکیب پاییزی آزبورن در انبوهی از گزینهها مجلل است.
او همچنین کت و شلوار آستین کوتاه فصل گذشته را که از کت و شلوارهای Kariba ساخته شده توسط طراح Ivy Ralph که زمانی توسط مایکل مانلی، نخست وزیر جامائیکا می پوشید، الهام گرفته شده بود، به همراه داشت. این بار، این کت به طرز ماهرانهای در یک شبح ساعت شنی اغراقآمیز با آستینهای کوتاه پفدار، هم بهعنوان یک لباس کوتاه و هم به عنوان بخشی از یک کت و شلوار دو تکه فوقالعاده پوشیده شده بود. «مردم مدام در مورد زیباییشناسی «هند غربی» یا «برند میراث جامائیکا» صحبت میکنند، اما این به نظر بسیار سختگیرانه است. آزبورن توضیح داد که این برند درباره جامائیکا نیست، بلکه بیشتر به ذهنیت بازیگوشی و نداشتن چیزی و ساختن چیزی مربوط می شود.
“زن کیست؟” وقتی صحبت از مد می شود، این یک سوال قدیمی است. خریداران، سبکشناسان، ویراستاران و نویسندگان تبلیغات همگی به دنبال تقطیر جوهر دیدگاه یک طراح به یک فرد منحصر به فرد هستند – یک کهن الگوی موجود، یک شخصیت ساختهشده، یک موزه واقعی زندگی. مادامی که اشاره ای که لباس ها به آن گره می خورند ملموس و قابل درک باشد، هر کدام عمل می کنند.
او گفت: در حالی که فصل 1 از این نظر شخصی بود که آزبورن به هفته مد نیویورک بازگشته بود، این فصل حتی بیشتر از آن است زیرا “می توانم خودم را در حال پوشیدن آن ببینم.” “این بیشتر در چرخ من است، و من در اینجا احساس راحتی بیشتری می کنم که داستان این دختر را بگویم.” وقتی از او خواسته شد که او را تعریف کند، گفت: «میدانی، دختری که در حال حرکت است، بسیار نیویورک، او میخواهد لباس بپوشد…» قبل از اینکه با خنده متوقف شود. “همه همیشه همین را می گویند، اما این او با اشاره به مدلی با بلوز شفاف و شلوار گشاد گفت. در anOnlyChild، “دختر” کمتر به عنوان یک فرد خاص و بیشتر توسط یک حساسیت تعریف می شود. این طرز فکر به آزبورن کمک میکند تا در فصل بعدی به رشد خود ادامه دهد.