هیسام محمد، بنیانگذار و مدیر خلاق شرکت عطرسازی Unifrom، ارتباط مشابهی با عطاری ها دارد که در تلاقی دین، تأثیرات فرهنگی به ارث رسیده و پذیرفته شده، و اشتیاق یک مهاجر برای حفظ چیزهایی که از دست رفته و به جا مانده است. او که در سوئد بزرگ شد، فرزند پناهندگان اریتره ای بود، در نماز جمعه مسجد جامع استکهلم با عطاران روبرو شد. او میگوید: «وقتی وارد مسجد میشوی، میخواهی خودت را به بهترین شکل نشان بدهی، و این یعنی لباس پوشیدن و بوی خوبی به مشام برسد». روزهایی که عطرش را فراموش کرده بود، میتوانست روی کسی حساب کند که یک شیشه را به اطراف منتقل کند، که از یک دست به دست دیگر میرفت و به صاحب اصلی بازمیگشت. عطارها نیز در مغازه کوچکی در داخل مسجد فروخته میشدند – یکی از معدود مکانهایی در استکهلم در دهه 2000 که چنین روغنهای معطری میفروخت. نتهای عود، مر و کندر بر مسجد مسلط بود و بر هوشیاری بویایی محمد نقش میبست.
برای عطرساز و نویسنده Tanaïs (آنها و برچسب زیبایی همنامشان یک نام دارند)، عطارها مظهر بویایی از فرهنگ و جغرافیای شکل دهنده آنها هستند. آنها در جنوب آمریکا، غرب میانه و نیویورک بزرگ شدند و یک شیشه شیشه ای کوچک از این روغن های معطر نمادی از زندگی خانوادگی آنها به عنوان یک مسلمان بنگلادشی بود که از واقعیت بیرونی آنها دور بود. وقتی دیدند که فروشندگان مسلمان و سیاهپوست آنها را از روی میزهای پیادهرو میفروشند، عطاریها مظهر شگفتیهای خیابانهای نیویورک شدند. در نهایت، عطاران ارتباط قوی با مادر خود دارند. او یک شیشه روغن عطر را از زیارت خود به مکه آورد، و استفاده از مقدار گرانبهایی از عطر حرمت دارد. در کتاب برنده جایزه خود، در Sensorium: Notes For My People، Tanaïs در مورد این می نویسد که چگونه رایحه-حافظه یک پیوند روانی بین همه میراث بویایی که آنها به سمت آنها کشیده می شوند، تشکیل می دهد. «عطارها آیینهای زینتی هستند که عطرهای پدر مادرم را فرا میخوانند: یاس، بنفشه، گل رز، برگ فوفل، روغن نارگیل.»
عطارها دسته ای از روغن های معطر هستند که برای قرن ها روش ماندگار عطرسازی در بخش هایی از جنوب آسیا، خاورمیانه و آفریقا بوده است. اکنون، نسل جدیدی از برندهای قهوهای و مشکی در تلاش هستند تا عطار 2.0 را به نمایش بگذارند: احیای نوپا و تجسم مجدد این سنت عطرسازی تاریخی. برای بنیانگذاران، این چیزی فراتر از ساختن یک برند عطر یا ارائه یک فرمت جدید است: این روشی برای ارج نهادن به تأثیرات بویایی منی است که فرهنگ آنها روی آنها و همچنین در دنیای عطرها گذاشته است. همچنین تلاشی برای نفی پاک شدن رنگین پوستان از عطرسازی مدرن، که تحت سلطه اروپا محوری بوده است. من با عطاری های زیادی کار می کنم که از کناوج، هندوستان تهیه می شوند، و – از کشاورزان گرفته تا دستگاه های تقطیر، مخلوط کن، و شرکت خانوادگی که آنها را از آنها خریداری می کنم – عطارها اطلاعات گیاهی و تاریخی یک عطر را در اختیار دارند که نشان می دهد چگونه ادامه طولانی است. تانائیس میگوید: دانش، خیلی قبل از وسواس اروپا.
عطار چیست؟
از نظر فنی، هر روغن عطری عطاری نیست. عطارها 100% روغن معطر و بدون پرکننده یا روغن پایه افزوده هستند. امروزه برخی از برندها عطرهایی را با فرمت های روغنی عرضه می کنند که به روشی آروماتراپی ساخته شده اند، با برخی از عطرها در روغن حامل بدون عطر، این عطر را برای مخاطبان وسیع تری که ممکن است عطاری خالص دور از دسترس باشد، مقرون به صرفه تر و قابل دسترس تر می کند. پاک گرایان آنها را عطارهای واقعی نمی دانند – و اگرچه ممکن است از نظر فرم چندان هم نباشند، اما از نظر روحی هستند و مشخصات بویایی و همچنین پیشینه تاریخی و فرهنگی هزاران ساله را که عطارها را منحصر به فرد می کند به همراه دارند. مهم نیست که چگونه فرموله شده اند، صاحبان برند و عطرسازان نسبت به میراث فرهنگی احترام قائل هستند. محمد در قبلی گفت: “من در مورد تجاری کردن محصولی که قرن هاست بدون ادای احترام به جایی که علاقه من به رایحه ها شروع شد بسیار محتاط هستم.” ووگ مصاحبه.