دولچه و گابانا نیز آرشیو خود را برای من، خواهرانم، مادرم و فرزندانمان باز کردند. من و دنی، آرایشگرم، دو روز دیگر را به اعماق بایگانیها پرداختیم و هزاران نفر را برای همه جستجو کردیم. سپس برای خواهرانم ایمیل هایی با تمام ظاهر ارسال کردم و به همه اجازه دادم آنچه را که واقعا برایشان خوب است انتخاب کنند. من ساقدوش نداشتم، بنابراین واقعاً میخواستم خواهرانم احساس کاری را که ما انجام میدادیم و فقط تجربه ایتالیایی را داشته باشند، بپذیرند.
می توانم بگویم ایتالیا برای من احساسی ترین است، زیرا این کشوری بود که همه چیز را در خود داشت. این واقعاً عروسی اصلی ما با من بود. روند گذر از احساس اضطراب و ترس به داشتن آن لحظه آسیبپذیر در مقابل مردم – این یک تجمع بزرگ بود که مطمئن هستم که بسیاری از عروسها احتمالاً این افزایش را احساس میکنند – و سپس شروع به احساس آرامش پس از آن من همه چیز خیلی خاص بود که اتفاق افتاد.
دهه 90 هم همینطور. زمانی که من و تراویس یک بار در یوتا تولدم را جشن می گرفتیم، همه موزیک ویدیوهای دهه 90 را تماشا کردیم. در «باران نوامبر» از Guns N Roses، وقتی استفانی سیمور در راهرو قدم میزند و لباس کوتاهی پوشیده است، من میگفتم: «میدانی چیست؟ فکر می کنم یک لباس کوتاه برای من مناسب است.» این چیزی بود که با من صحبت کرد – احساس فرار به ایتالیا و ازدواج با لباس کوتاه چیزی بود که می خواستم.
اکنون که تقریباً یک سال است، آیا چیزی وجود دارد که در مورد یکی از عروسی های خود تغییر دهید؟
آخرین سوال من از شما قبل از اینکه به شما اجازه دهم به خانواده خود و به طور کلی زندگی خود بازگردید – زندگی زناشویی چگونه است؟
اکنون که به گذشته نگاه می کنم، فقط به من بگویید کدام عروسی برای شما احساسی ترین طنین را دارد؟
حیرت آور.