اتصال به یک مکان معمولاً به عنوان بیانی از ریشه های انسان ها و ارتباط آنها با جهان اطراف تلقی می شود.
پرترههای زنان مهاجر، در سنین مختلف، از نقاط مختلف جهان (اسرائیل، لهستان، جمهوری چک، ایالات متحده آمریکا، استرالیا، برزیل، روسیه، فیلیپین، بریتانیا) در فضاهای شهری غیرشخصی گرفته شده و عکسبرداری میشوند تا بر سیال بودن این فضا تأکید شود. ارتباط با مکان
در این سناریو، “Kleingarten” آلمانی (باغ های کوچک) نمونه دیگری از این است که چگونه افراد به دنبال بازسازی تعادل و جامعه در یک شهر همیشه در حال تغییر هستند. این فضاهای سبز مشترک نشان دهنده پناهگاهی در داخل شهر است که از آنها در داخل دیوارهای سیمانی استقبال می کند، مکانی که می توانند ارتباط با زمین و احساس تعلق را بازیابی کنند. آنها در آلمان گسترده شدند و در نیمه اول قرن بیستم پدید آمدند، واحه های شهری هستند که در آنها باغ سبزیجات خود را پرورش می دهند، با همسایگان تعامل می کنند، با زمین دوباره ارتباط برقرار می کنند و بعد زمانی پایدارتر و محکم تر دارند.
در گذشته، تحقق هویت خود بیش از هر چیز در رابطه با ریشه یابی در قلمرو تعلق درک می شد.
بر اساس نظریه «مدرنیته مایع» توسط زیگمونت باومن، جامعه شناس، شهروندان معاصر در جهانی در دگردیسی همیشگی زندگی می کنند، جایی که روابط بین فردی و هویت ها دستخوش تغییرات بی وقفه هستند.
این سفر بین فضاها و فیگورها به روایت احتمالی رابطه زمین و فرد جان می دهد.
برای رشد به خاک نیاز ندارید پویایی کوچ نشینی و ریشه در مدرنیته را بررسی می کند.
گذار به مدرنیته به این معنی است که پدیده هایی مانند شهرنشینی و اعیانی شدن توپوگرافی شهری را تغییر داده و بر بافت جوامع تأثیر می گذارد و شیوه های تعامل مردم با محیط اطراف خود را تغییر می دهد.
“شما برای رشد به خاک نیاز ندارید” برلین را به عنوان ظرفی نمادین برای نمایش این پویایی ها معرفی می کند. که مشخصه آن حضور پررنگ «اتباعشده» یا مهاجران از نقاط مختلف جهان است، نمونهای از ظهور احتمالی جوامع در حال گذار در یک زمینه از پیش موجود است. باومن این حضورها را بهعنوان «فلانورهای مدرنیته مایع» تعریف میکند، یعنی کسانی که در سرگردانی مداوم خود به کثرت تجربیات انسانی شکل و ماهیت میدهند.