در عکسها، مجسمهها و ساختمانها مانند کره شکلپذیر به نظر میرسند، و لباسها قدرتی باشکوه دارند: این معاشقه بین گوشت، پارچه و سنگ، زمان را به حالت تعلیق در میآورد و امر زودگذر را به تغییر ناپذیر منتقل میکند. به نظر می رسد که اشیاء ساکن دوباره در نور، در هوای شور دریا جان می گیرند و کلوزآپ ها لباس ها را به چیزی انتزاعی و در عین حال زنده تبدیل می کنند.
کامیلا گلوریوسو و ورونیکا بلاگووا سعی کردند شهری را به نمایش بگذارند که به دلیل ناشناخته بودن و بی میلی برای نشان دادن ماهیت واقعی خود شناخته شده است و باعث می شود احساس کنید در یکی از آن شب های تابستانی در شهر هستید، زمانی که همه چیز ممکن به نظر می رسد و شما در محاصره مالیخولیایی تعریف نشده ای قرار گرفته اید. .
در همین دوگانگی است که ونیز قدرت خود را حفظ می کند: همچنان پویا باقی می ماند و آماده پیروی از ریتم دریا و مقاومت در برابر آن است – و این اکوسیستم می تواند مکان مناسبی برای پرورش خلاقان جدید باشد.
از طریق این ارتباط متقابل چیزها، فانزین به لطف خلاقیت استعدادهای جدید و نگاه بین المللی و بیرونی ورونیکا، سرزندگی شهر را به نمایش می گذارد.
را فیل روژ پروژه گلوریوسو و بلاگووا نشان دادن پتانسیل ونیز به عنوان آهنربا و پلی برای استعدادهای داخلی و بین المللی است. رویکرد او به شهر را می توان خود به عنوان یک تعریف کرد دانزا دی کورتگیامنتو در میان دو سبک زندگی مختلف: ونیز را می توان در پویایی آهسته یک شهر کوچک زندگی کرد، اما می تواند شما را در مارپیچی از رویدادها و انرژی معمولی یک شهر بین المللی جذب کند.
دانزا دی کورتگیامنتو قصیده ای برای ونیز است، اما همچنین آستانه ای است، نگاهی اجمالی به آنچه این شهر می تواند باشد اگر همه ما آن را به عنوان فضایی سیال ببینیم که در آن مردم و هنر می توانند از طریق زیبایی آن به هم متصل شوند.
صحنهها در نوری گرم و لطیف گرفته میشوند و این پیوندهای عناصری را در بر میگیرند که دور از یکدیگر متولد شدهاند و در اینجا در یک پروژه هماهنگ، در همان مکان – ونیز – قاببندی شدهاند.