“Camelot” جدید مرکز لینکلن یک چیز زیبایی است

با این حال، نزدیک به یک سال پس از بسته شدن، در ژانویه 1963، کملوتافسانه خود او با تأیید ژاکلین کندی که اخیراً بیوه شده بود، محو شد. او با پرتره مردی که مصمم به ایجاد جامعه‌ای شایسته‌تر و عادلانه‌تر است، ایده‌آل‌های نمایش را به دولت کوتاه و درخشان کندی برای بقیه زمان لحیم کرد. (در فیلم پابلو لارن 2016 جکیگزیده‌هایی از «Finale Ultimo» برتون دقیقاً با امتیاز فوق‌العاده Mica Levi مطابقت دارد.)

اجازه می دهد شما را از داستان نسبتا طاقت فرسا پشت سر بگذارد کملوتتولید اصلی برادوی؟ نسخه کوتاه این است: نمایش – اقتباسی موسیقایی از تی‌ وایت پادشاه یک بار و آینده، درباره شاه آرتور و شوالیه های میز گرد، توسط آلن جی لرنر، ترانه سرا-آلبرتیست و فردریک لوو آهنگساز (هر دو قبلاً تیپ، بانوی زیبای من، و جیجی) – همیشه مشکل داشته است. علیرغم استعدادهای آشکار بازیگران آن، به رهبری ریچارد برتون در نقش آرتور، جولی اندروز در نقش عروس فرانسوی او، گنور، و رابرت گوله در نقش لانسلوت باهوش، در سال 1960 باز شد و نقدهای متوسطی داشت و نیاز به بخش اختصاصی داشت. این نمایش اد سالیوان (در ابتدا به معنای جشن گرفتن بود بانوی زیبای منپنج سال در برادوی) تا فروش بلیت خود را به زندگی شوکه کند. این هیچ تقصیری از موسیقی نبود، که وقتی به طرز شگفت انگیزی شاداب نبود، جذاب بود. مشکل کتاب پف کرده بود – نیمه تاریخ شبه قرون وسطایی، نیمه درام عاشقانه، با کمی جادوگری که صرفاً برای سرگرمی در آن پرتاب شده بود. توسط نیویورک تایمزبر اساس ارزیابی، این کار «به‌طور ناراحت‌کننده‌ای بین واقعیت‌های خیال‌انگیز و غیرقابل تغییر حرکت کرد» و به جایی خاص ختم نشد.

نتایج کامل نیستند. 90 دقیقه اکت اول نمی‌گذرد. با این حال، کلمه “شگفت انگیز” در دفترچه من حدود دوازده بار ظاهر شد. (همچنین یک “وای” اسرارآمیز مجرد) بر اساس کاملاً زیبایی شناختی – و تئاتر است یک رسانه تصویری، خوانندگان – این کملوت یک شگفتی کامل است مجموعه کاملاً زیبای آن، قاب‌بندی با قوس‌های بلند و متحرک با طرح‌های نقاشی‌آمیز (مایکل یارگان اولی و 59 پروداکشن دومی را مدیریت می‌کرد)، در واقع من را به نفس نفس انداخت. کارگردانی شِر به‌ویژه در اکت دوم به طرز جذابی جنبشی است و کیمبرلی گریگزبی ارکستر 30 قطعه‌ای را با مهارت و شادی رهبری می‌کند.



منبع

بخشی از این تاریخ مربوط به احیای فعلی در تئاتر ویویان بومونت مرکز لینکلن است، جایی که اندرو برنپ، همیلتونفیلیپا سو و جردن دونیکا نقش سه نفره اصلی را بازی می کنند و آرون سورکین کتاب را بازنویسی کرده است. (بارتلت شر، که تولیدات فوق العاده ای از من و شاه و بانوی زیبای من در همان تئاتر، کارگردانی می‌کند.) فیلمنامه سورکین عناصر جادویی را کنار گذاشته و بر واقعیتی تأکید می‌کند که در آن ثروتمند در مورد کشور «در حال تغییر خیلی سریع» است – حتی اگر بدون اثبات زیاد آن، دیدگاه آرتور از انگلستان تعریف شود. با عدالت و متمدن به جای خونریزی بیشتر احساس لفاظی می کند تا عملی بودن. (در هر حال، همانطور که آرتور بیش از یک بار به ما یادآوری می کند، شماره عنوان کیشوتیک سریال – چیزی که گونویر آرشی “آن آهنگ احمقانه درباره آب و هوا” می نامد – فقط یک استعاره است.)

ریچارد برتون، جولی اندروز و رابرت گولت سر صحنه فیلمبرداری نمایش اد سالیوان در 19 مارس 1961.

عکس: گتی ایماژ