اگر چیزی وجود داشته باشد که آرامش واقعی و پایدار را در این دنیای سرد برای من به ارمغان می آورد، آن رام کام کیت هادسون است. مطمئناً، انتقاد منصفانهای وجود دارد که آنها فرمولگرا و متفکر هستند و گاهی اوقات جنسگرا هستند، اما صادقانه بگویم، با توجه به بهانههای متأسفانه برای کمدیهای رمانتیک که این روزها سرویسهای پخش پخش میشوند (آره، گفتم!) کار خانم هادسون بی انتها به نظر می رسد. امروز، یکی از بهترین تلاشهای او یعنی سال 2003 را مرور خواهیم کرد چگونه یک پسر را در 10 روز از دست بدهیم، همچنین با بازی متیو مک کانهی نه چندان خوش تیپ، اما به طور عینی جذاب. بیایید شیرجه بزنیم، آیا؟
- مجموعهای از جلدهای گردباد مجلات با خطوط جلدی مانند «چگونه خوش بگذرانیم!» (به طور جدی، من به این محتوا نیاز دارم) پرواز کنید، در نهایت به ما اطلاع دهید که کیت هادسون اندی اندرسون است، خونسردی ساکن مجله “دختر چگونه”.
- ما می بینیم که اندی در حال ویرایش مقاله ای در مورد تاجیکستان است که ظاهراً هرگز در مجله منتشر نخواهد شد زیرا زنان از اخبار متنفرند. (در مورد این مقاله فکر می کنم، همانطور که اغلب من هستم.)
- در منطقه مرد، متیو ام، بن است، یک موتورسوار با هیکلی که در تبلیغات کار می کند و به دلایلی با دو زن بسیار داغ که هر دو جودی نام دارند، درگیر جنگ قدرت است.
- ظاهر مهم کاترین هان: او همکار اندی است و در وسط روز با لباس خواب Lanz هق هق میکند، که…(1) قابل ربط است و (2) آیا واقعاً اندی میتواند نیمه صبح از کار بیرون بیاید تا دوستش را که اخیراً رها شده است، احیا کند؟ آیا باید برای کار در خونسردی?
- به جودی ها یک حساب الماس بزرگ که بن می خواهد اختصاص داده شده است، و او به دوستان برادر تعیین شده خود (که یکی از آنها آدام گلدبرگ است!) توضیح می دهد که قرار است تجارت را از آنها بدزدد، در حالی که برای برخی در دفتر بدون پیراهن است. دلیل.
- کاترین هان دوست پسر خود را به دلیل نیازمند بودن بیش از حد نادیده گرفت (راستش، متوجه شدم که او از کجا می آید)، و پس از یک جمله که نشان می دهد این بازیگر به طور عینی لاغر چاق است، اندی ایده ای به ذهنش می رسد: چه می شود اگر او پسری را قلاب کند و سپس بازیگری کند. بسیار آزاردهنده، آلا کاترین، دیدن اینکه چقدر سریع می تواند او را وادار کند که او را رها کند؟ بوم: پیش فرض فیلم.
- جودی ها از طرح اندی بهره مند می شوند که بعداً مهم خواهد شد.
- چرا من هرگز با بهترین دوستانم از یک خیابان شلوغ نیویورک عبور نمی کنم در حالی که همه ما لباس های گرم پوشیده ایم؟
- دوست دیگر اندی به او توصیه می کند: «نیمه شب با او تماس بگیرید و هر چیزی را که در آن روز می خوردید به او بگویید.» روده بر شدن از خنده.
- آیا کسی تا به حال از عبارت “تحرک رو به بالا” در مکالمه استفاده کرده است؟
- با احترام به جودی ها که هستند به وضوح لزبین ها اما هنوز هم از جذابیت های خود برای جذب رئیس مرد قدیمی خود استفاده می کنند.
- آن جودیهای حیله گر، بن را متقاعد میکنند که تلاش کند زنی را در عرض 10 روز عاشق او کند و سپس او را به سمت اندی هدایت کنند. آنها ملاقات می کنند، آنها لاس زدن می کنند و بازی در جریان است.
- میدانم که برای این کار چقدر بیتفاوت هستم، اما صحنه سوار شدن اندی و بن به مکان دوم با موتور سیکلتش فقط باعث میشود که بترسم که در نهایت صاحب فرزندی خواهم شد و آن کودک بدون اینکه از من بخواهد سوار موتور یک پسر شود. والدین چگونه این کار را انجام می دهند؟
- اندی اوه خیلی راحت کیفش را در بنز فراموش می کند و مشخصاً از آن عبور می کند و یک جفت بلیط نیکز پیدا می کند. پسرها عاشق ورزش هستند! اما اندی هم همینطور! چون باحاله نه مثل اون دخترای دیگه!
- اگر مردی با من تماس گرفت و با “هی، دختر زیبا” به من سلام کرد، تلفن را قطع می کنم.
- اندی و بن به بازی نیکز میروند، جایی که او سعی میکند او را با دریافت یک میلیون خوراکی خاموش کند و بازی را از دست بدهد، اما متأسفانه او هنوز داغ است، بنابراین هنوز کاملاً کار نمیکند.
- وقت آن است که بن را در یک فیلم شکنجه کنیم و از او بپرسیم که آیا به زنان دیگر فکر میکند یا نه و سپس او را برای مبارزه با یک مرد ترسناک در بین تماشاگران تشویق کنیم. عدالت برای مرد ترسناک، که فقط می خواهد رام کام مگ رایان را در آرامش تماشا کند!
- اندی آپارتمان بن را تا گونه های کارلی سایمون بالا می برد، تجربه ای است که برخی افراد برای آن هزینه می کنند، من از او می خواهم بداند. با این حال، او از آن متنفر است، همانطور که قرار است.
- من مدتی است که از بازار دوستیابی مستقیم خارج شده ام، اما آیا پسرها واقعاً از وقتی که شما به آنها گیاه می دهید متنفرند؟ چون این مرحله سوم خواستگاری عجیب و غریب است.
- وقت آن است که چیزهای جنسی عجیب و غریب شوند! اندی آلت تناسلی بن را به چیزی لقب می دهد که او از آن متنفر است و به دنبال آن با یک سگ کوچک در ژاکت باربری، او را در محل کار قطع می کند. من آن را به او می دهم، این یک حرکت سطح بعدی است.
- اندی مبهوت است که این مرد او را رها نمی کند، و من گیج شده ام که این کارمندان رسانه های زنانه می توانند در جایی با سقف مجلل زندگی کنند. (من حدس می زنم در اوایل همه چیز متفاوت بود.)
- وقت آن است که شب پوکر پسران را با سگ کوچک در یدک بکشیم، کاری کنیم که همه سیگار سیگار نکشند و غذای خوب بخورند و در نهایت همه چیز را خراب کنند. این چیزی است که ما را دختر می کند!
- خوب، کی هان به عنوان یک زوج درمانگر تقلبی با لیوان های بزرگ و کتانی های روان، همه آن چیزی است که من برای دیدن آن نیاز داشتم.
- نه کی هان که بخواهد بن را به این فکر کند که او همجنسگرا است! نمادین.
- بن به طور غیرقابل توضیحی اندی را به خانه می برد تا با خانواده اش ملاقات کند، که به طرز نگران کننده ای خوب پیش می رود و او را وادار می کند تا در کل ماموریت خود تجدید نظر کند.
- اندی و بن در نهایت رابطه جنسی دارند که منجر به مونتاژ واقعی عاشقانه اجتناب ناپذیر در کشتی می شود.
- اوه، من عاشق فرهای طبیعی کیت هادسون هستم!
- زمان جشن الماس! اندی یک دسته جواهرات را امتحان می کند (آی)، اما سپس او و بن متوجه می شوند که دارند با هم بازی می کنند (بو). نمی توانند کم و بیش آن را حتی صدا بزنند؟ ظاهراً نه، زیرا آنها پس از ترساندن همه با کارائوکه های خشمگین از هم جدا می شوند.
- اندی پیروزمندانه شغل خود را پس از داستان شگفتانگیز آسیبپذیر (که در آن به عشق IRL خود به بن اعتراف میکند) استعفا میدهد، و واقعاً، برای موفقیت تاجیکستانی مستقل، دختر!
- خوب، فقط برای نشان دادن من، اندی با دی سی مصاحبه می کند، اما بن با موتور سیکلت خود کابین او را تعقیب می کند و آنها در صحنه ای آرایش می کنند که به من اضطراب شدید مربوط به پل را می دهد. و این یک بسته بندی است، مردمی!