هاوا در اولین آلبوم خود به طرز ماهرانه ای جنسیت و معنویت را در هم می آمیزد

این محتوا را می توان در سایتی که از آن سرچشمه می گیرد نیز مشاهده کرد.



منبع

تأثیرات دیگری نیز به این آلبوم راه یافت – از تعداد انگشت شماری از روابط ناموفق او در حین ساخت، تا زمانی که در نوشتن کوناکری گذرانده بود – که به موسیقی حس غمگینی بخشید. “[My great-grandmother’s death] فقط به من انگیزه بیشتری داد و الهام بیشتری به من داد، زیرا می‌خواستم آنچه را که داشتم تحمل کنم و باعث افتخار او شوم. می‌دانستم که او نمی‌خواهد من گریه کنم، غمگین باشم، یا به هیچ وجه، شکل یا شکلی خود را تخریب کنم. من هم گاهی اوقات احساس می کنم که سختی همیشه چیز بدی نیست. من یک مسلمان و یک مؤمن واقعی هستم و در اسلام می گویند که خداوند چیزی را جلوی کسی نمی گذارد که فکر می کند از عهده او برنمی آید. من فقط می روم و از استعدادی که خدا به من داده استفاده می کنم و سعی می کنم کاری را که دوست دارم انجام دهم. من سعی می کنم زیاد به آنچه از آن برمی آید فکر نکنم.»

تک‌آهنگ اصلی آلبوم، «جمینی»، ترکیب عجیب و غریب غم و اندوه و میل را به خوبی در بر می‌گیرد که – در کنار ترکیب‌های صوتی عمداً نامتعارف آلبوم، مانند سازهای کوبه‌ای متهورانه و الهام‌گرفته از تمرین آمیخته با آوازهای انباشته‌شده در «تجارت»، یا پیانوی دلخراش، زرق و برق دار و خطوط آوازی درخشان و تحریف شده «پیشرفت» – آن را به تمرینی هیجان انگیز در مخالفت ها تبدیل می کند. “تو از من چی میخوای؟” هاوا در گروه کر دردناک «جمینی» می خواند و صدایش به خود می پیچد و می چرخد. “من تمام آنچه را که نیاز داشتی به تو دادم / همه چیزم را به تو دادم.”

محتوا

یکی دیگر از عوامل تأخیر آلبوم، مرگ مادربزرگ هاوا بود، که او در کودکی در زادگاه خانوادگی خود در کوناکری، گینه، رابطه شدید و منحصر به فردی با او داشت و این رکورد به نام او نامگذاری شد. جایی که اولین EP او، 2020 بود یکی از، قصیده ای جسورانه تر، جسورانه تر و کاملاً صریح تر برای لذت های نفسانی و تعقیب های شبانه بود. حاج بانگورا، او مرکز عاطفی خود را تقویت می کند و پنجره ای را به روی آسیب پذیری های او باز می کند. او می‌گوید: «فکر می‌کنم در این آهنگ‌ها می‌توانید بشنوید که من با خودم هماهنگ‌تر هستم، و می‌توانید بشنوید که این فردی است که در حال شفا است.