این محتوا را می توان در سایتی که از آن سرچشمه می گیرد نیز مشاهده کرد.
این محتوا را می توان در سایتی که از آن سرچشمه می گیرد نیز مشاهده کرد.
تأثیرات دیگری نیز به این آلبوم راه یافت – از تعداد انگشت شماری از روابط ناموفق او در حین ساخت، تا زمانی که در نوشتن کوناکری گذرانده بود – که به موسیقی حس غمگینی بخشید. “[My great-grandmother’s death] فقط به من انگیزه بیشتری داد و الهام بیشتری به من داد، زیرا میخواستم آنچه را که داشتم تحمل کنم و باعث افتخار او شوم. میدانستم که او نمیخواهد من گریه کنم، غمگین باشم، یا به هیچ وجه، شکل یا شکلی خود را تخریب کنم. من هم گاهی اوقات احساس می کنم که سختی همیشه چیز بدی نیست. من یک مسلمان و یک مؤمن واقعی هستم و در اسلام می گویند که خداوند چیزی را جلوی کسی نمی گذارد که فکر می کند از عهده او برنمی آید. من فقط می روم و از استعدادی که خدا به من داده استفاده می کنم و سعی می کنم کاری را که دوست دارم انجام دهم. من سعی می کنم زیاد به آنچه از آن برمی آید فکر نکنم.»
تکآهنگ اصلی آلبوم، «جمینی»، ترکیب عجیب و غریب غم و اندوه و میل را به خوبی در بر میگیرد که – در کنار ترکیبهای صوتی عمداً نامتعارف آلبوم، مانند سازهای کوبهای متهورانه و الهامگرفته از تمرین آمیخته با آوازهای انباشتهشده در «تجارت»، یا پیانوی دلخراش، زرق و برق دار و خطوط آوازی درخشان و تحریف شده «پیشرفت» – آن را به تمرینی هیجان انگیز در مخالفت ها تبدیل می کند. “تو از من چی میخوای؟” هاوا در گروه کر دردناک «جمینی» می خواند و صدایش به خود می پیچد و می چرخد. “من تمام آنچه را که نیاز داشتی به تو دادم / همه چیزم را به تو دادم.”