من سال هاست که عاشق نشده ام – آیا مشکلی در من وجود دارد؟

شون عزیز،

من اخیراً از دوست دختر 8 ماهه ام جدا شدم زیرا فهمیدم که با وجود اینکه به او اهمیت می دهم اما او را دوست ندارم. این اولین رابطه جدی من پس از مدتی بود و در حالی که دوستان و خانواده ام را عمیقاً دوست دارم، سال هاست که هیچ کس را عاشقانه دوست ندارم.

این من را به نکته بعدی رهنمون می‌کند، که ممکن است برخی از خوانندگان آن را آزاردهنده بدانند، اما از شما می‌خواهم که از این به بعد همیشه در ذهن خود نگه دارید: بسیاری از افراد در روابطی که در اطراف خود می‌بینید، در واقع عاشق آنها نیستند. یکی دیگر. واقعا – جدا. قول می دهم فقط تلخ نباشم. این که همه روابط، صرفاً به واسطه وجودشان، شاهدی بر عشق رمانتیک هستند، فقط داستانی است که برای خودمان تعریف می کنیم و این داستانی است که در افراد مجرد و کسانی که در روابط بی عشق هستند، احساس شرم و طرد شدن ایجاد می کند. این به همان اندازه دروغ است که این تصور که عشق رمانتیک به خودی خود برای ایجاد یک رابطه سالم کافی است. مردم به دلایل زیادی با هم هستند. برخی افراد صرفاً از روی عادت یا ترس از تنها ماندن یا به دلیل تعهد به زندگی مشترک خانه و بچه با هم هستند. عشق ممکن است مدت ها پیش رفته باشد. این چیزها – عشق و روابط – البته به هم مرتبط هستند، اما به هم وابسته نیستند.



منبع

وقتی صحبت از امور قلبی می شود، همه ما مبتدی هستیم. برخی از ما، با این حال، حداقل با اقتدار صحبت می کنیم. معرفی شون فی، نویسنده مسئله ترنسجندرها (2021) و آینده عشق در تبعید (2025)، که توصیه او توجه ما را به خود جلب کرد. با او تماس بگیرید [email protected] برای شانس خود در روشنگری


شما عزیز،

من


خالصانه،

من فکر می کنم چندین چیز در نامه شما وجود دارد که باید از هم جدا شوند. اولی زمینه فوری است: اینکه شما اخیراً به یک رابطه خاص با شخص خاصی پایان داده اید، زیرا او را دوست نداشته اید و احساس می کنید که ادامه رابطه برای او ناعادلانه خواهد بود. فکر می‌کنم مهم است که در اینجا تاکید کنم که از نظر من، این تصمیم درجه قابل تحسینی از صداقت شما را نشان می‌دهد و رفتار شما نشان‌دهنده مراقبت از این زنی است که می‌گویید در طول مدتی که با او بودید. بسیاری از مردانی که در موقعیت شما قرار دارند ممکن است او را برای مدت طولانی تری در کنار خود نگه داشته باشند، بیهوده امیدوار به تغییر در احساسات خود باشند، یا او را برای راحتی و اعتبار داشتن یک دوست دختر در اطراف نگه داشته باشند، یا برای برآورده کردن انتظارات، به یک رابطه ادامه داده باشند. دوستان، خانواده و جامعه، که همگی می توانند افراد مجرد را به سمت روابطی که در غیر این صورت انتخاب نمی کنند، تحت فشار قرار دهند. برای آنچه ارزش دارد، فکر می‌کنم هشت ماه زمان کافی است تا بدانید که آیا آنقدر به کسی وابسته شده‌اید که به مرکز ثقل زندگی عاطفی شما تبدیل شود. گاهی اوقات به این مرحله “مرحله شیفتگی” می گویند که در آن احساسات عجولانه و سراسیمه عشق در شدیدترین حالت خود هستند – اگر قبلاً آنها را احساس نمی کردید، بعداً به طور جادویی ظاهر نمی شدند.

آیا باید نگران باشم؟ چقدر طول میکشه تا عاشق کسی بشی؟ آیا فکر می کنید می توانید مطمئن باشید که حتی آنها را دوست دارید؟