حجم و لایههای زیادی که فوروتا به ظاهرش اضافه کرد، به ترکیبی از بافتها منجر شد: خز مصنوعی و پوست گوسفند، وینیل آینهای خراشیده و خراشیده، چرم پررنگ اینترزیا که بهعنوان الگو روی کیفها و جیبهای مجله دیده میشود، و نایلون ترد چروکیده در فرم. پیراهن، دامن، و «برچسبهای» غولپیکر که بهعنوان لباس پوشیده میشوند. به ویژه با نایلون عمداً طوری رفتار میشد که انگار دور ریخته شده و «از سطل زباله بازیابی شده است».
در میان قطعات نمایشی کمتر پوشیدنی (لباس های برچسب)، لحظات عملی وجود داشت. پیراهنها و ژاکتهای پشمی یقه غولپیکر با یقههای ساتن توکار را میتوان بهعنوان روسری گره زد و از صاحب آن دعوت میکند تا آنها را به دلخواه خود استایل کند، در حالی که یک پیراهن نایلونی نازک راه راه پیژامه دارای تسمههای داخلی روی نیم تنه است که میتوان آنها را به عقب کشید. نشان می دهد که چه چیزی در زیر است، یا دکمه بسته شده است.
فوروتا به یک مرجع خاص توجه نکرد و در عوض یک حکم سه کلمه ای را به عنوان نقطه شروع به کار برد – عادتی که هر فصل تکرار می کند. «آشکار کردن، درون، رهایی» همه جنبهها را نشان میداد، اما نشانوارههای توگا که لباسهای بیرونی را تزئین میکردند، از مکان پنهان معمولی آنها در داخل یک لباس «نشان داده میشد» بهترین نمونه بود. طراح با سرعت خودش تکامل مییابد تا یک اثر مثبت کلی داشته باشد.