استودیوی نقاشی من اتاق کوچکی در آپارتمان پراسپکت هایتس، بروکلین است که با شوهرم و دو سگمان به اشتراک می گذارم. وقتی برای اولین بار به این آپارتمان نقل مکان کردم، یک روزنامه نگار تمام وقت بودم، به تازگی شغل آزاد داشتم پس از گذراندن چند سال در کارمندان ووگ. بنابراین در تکرار اولیه خود، این اتاق قرار بود به عنوان دفتر نویسندگی من عمل کند. نقاشی کردن در آن زمان کاری بود که من انجام دادم. در طول همهگیری، تمرکز اصلی من شد و اکنون این کاری است که تقریباً تمام وقت انجام میدهم، با برخی از نوشتن در کنار. بنابراین حرفه من تکامل یافته است، و همینطور این فضا.
من چند نوع نقاشی میسازم: پرتره، نقاشی آب و نقاشی گل. آخرین نمایش من که در حال حاضر در فروشگاه لوازم خانگی بروکلین The Primary Essentials است، مجموعه ای از نقاشی های گل است که با استفاده از سفال و منسوجات قرض گرفته شده از مغازه، و شکوفه های باورنکردنی از گل فروشی های GRDN و زعفران در نزدیکی تهیه شده است. من این نقاشیها را پرترههایی با موضوعات غیرانسانی میدانم: گلها منحصربهفرد و فردگرا هستند، و طولانیتر از آدمها ثابت میمانند، که کمی امتیاز است (من برای اولین بار نقاشی آنها را بعد از نوشتن چندین مورد در مورد نقاش شگفتانگیز گل، جین فریلیچر شروع کردم. سالها پیش، و سپس به طور جدی در طول همهگیری، زمانی که دسترسی به چهرههای جدید برای مجموعه پرترههای جاری من ناگهان محدود شد). اما این نقاشیها، که من اغلب با استفاده از قطعات ظروف انتقالی و سرامیکهای قدیمی استودیویی درست میکنم، کاوشی از علاقه کمی عرفانی من به اشیاء است، اعتقاد من به این چیزها نشان سازندگان یا صاحبان سابق خود را دارند. من قبلاً به نقاشیهای گلها به عنوان احساسی مانند نشستنهای کوچک یا مهمانیهای چای روانی اشاره کردهام و امیدوارم که آنها بخشی از آن حس ارتباط ماوراء طبیعی را منتقل کنند. بسیار درست است که آنها را در فضایی بسازم که در آن همه طلسم ها، اشیاء مقدس خود را جمع آوری کرده ام، تا مشخص باشد که کاملاً برنامه ریزی می کنم تا مدت ها بعد از اینکه آنها از دست من رفتند آنها را تسخیر کنم.