«من مشتری هدف آن تکشاخ هستم – همان مشتری واقعی. من فکر می کنم جواهرات در مورد روحیه و سرگرمی است. Elshane، یکی از مجریان این رویداد، سمفونی در Chanel است: ژاکت سبز کلی، همراه با یک مینی چهارخانه و اسلایدهای بنفش. او امروز دو دخترش را آورد، یکشنبه، هفت، وگا، سه. از یکشنبه میخواهم چیز موردعلاقهاش را روی میز انتخاب کند و سوپر اسمالز را دور میزند و گوشوارههای زمردی و الماسی ویلر را انتخاب میکند. فقط نشان می دهد که وقتی صحبت از جواهرات می شود، نمی توانید همیشه همه دختر بچه ها را گول بزنید.
اما همه افراد طعم نادر یکشنبه را ندارند. ویلا که اجازه ندارد در مدرسه جواهرات بپوشد، چیزی را به هم می زند که مطمئناً او را به دفتر مدیر می فرستد – گردنبند بالم لب Super Smalls Days of the Week. شخص کوچک دیگری با یک تصمیم دردناک دست و پنجه نرم می کند: شبدر چهار برگ در مقابل مگا ست مهمانی استخر پری دریایی. کدامیک را برمی گزینید؟ (جکوبز می گوید: «مامان ها همه پری دریایی را دوست دارند – آنها را به یاد سلین می اندازد.» سه زن کاملاً بالغ بر سر این مشتریان کوچک قرار دارند که فقط چشمشان به پیشنهادهای ویلر است. یکی در حال حاضر گوشوارههای پاچورک دارد و یک جفت دیگر میخواهد، در حالی که دوستش روی یک گردنبند الماسی در حال سقوط است.