اسب های وحشی: هرمس سواری حیرت انگیزی را به غروب خورشید انجام می دهد

دوما در حال سخنرانی برای مخاطبانی بود که بیشتر از کارکنان هرمس از سراسر جهان تشکیل شده بودند. در کنار سواری TGV از پاریس، گروهی از روزنامه نگاران و دوستان خانه حضور داشتند. ما اینجا بودیم تا آیینی را مشاهده کنیم که در غیرمتعارف و رمانتیک بی‌تردیدش به طور مشخص هرمس است: رونمایی از «تم» سالانه آن. این یک مفهوم کلامی است که از طریق آن شرکت 186 ساله هر سال به دنبال تعریف خلاقانه خود است. در سال 2022 این «سبکی» بود – نوعی ملایمت کووید در اواخر مرحله – اما برای سال 2023، با آن آتش سوسو زننده دوما، هرمس با قصد کامل به دلیل وجودی خود باز خواهد گشت تا تبدیل به «حیرت‌انگیز» شود.

هرمس برای انتقال ماهیت مضامین خود به دیاسپورای شرکت‌های جهانی خود، هر سال به دنبال تجسم آنهاست، جایی که بخش واقعاً سرگرم‌کننده ظاهر می‌شود. قبل از ترک پاریس، هیچ سرنخی در مورد اینکه به کجا می‌رویم داده نشده بود. پس از فرود آمدن در آوینیون، سپس انتقال به جنوب به سمت کامارگ، مکان مشخص شد، اما هدف آن نه. با چکمه های بارانی مان چه می کردیم؟ برخی گمان می‌کردند که ممکن است از شالیزارهایی که در جاده‌ای که ما به سمت پایین می‌رفتیم، برنج برداشت کنیم.

حیرت یک ویژگی انسانی است: توانایی تعجب کردن، شگفت زده کردن خود و اختراع مجدد خودمان است. پیر-الکسیس دوما، مدیر هنری و فرزند خانواده هرمس، در حالی که اواخر شب سه‌شنبه در کنار آتش ایستاده بود و در جمع 150 نفری که همگی (مانند دوما) کفش‌های بارانی سیاه و سفید پوشیده بودند، سخنرانی می‌کرد، گفت. ما در دلتای رون، در اعماق پارک طبیعی منطقه‌ای کامارگ، در جنوب فرانسه بودیم. رعد و برق گهگاه آسمان پر از ستاره را روشن می کرد.

ناگهان اولین اتوبوس در صف توقف کرد: ظاهراً درختی سقوط کرده بود تا جاده را مسدود کند. همانطور که به سمت لبه پر از پشه رفتیم – در حالی که پرسنل کلیدی هرمس پاریس مصممانه رو به رو بودند – چند نفر از ما پیشنهاد دادیم که آن را از سر راه ببریم. سپس دو مدیران- کابوی های کامارگ – در معرض دید قرار گرفتند. ما به داخل چهار تریلر تراکتوری پریدیم و به سمت خارج از جاده رفتیم، از میان گاو نرهای محلی – Raço di Biòu، و در کنار یک گروه زیبا از اسب‌های محلی کامارگ، که Manadiers آنها را برای گله گاوهای خود عقب می‌اندازند. در طول راه توسط یک زن و شوهر با لباس سنتی در گاری به ما بطری های “تزریق” پیشنهاد شد. ما دیگر در پاریس نبودیم.



منبع

عکس: کارول ساکس / با حسن نیت از هرمس