این زوج برای نشان دادن دو فرهنگ خود، مراسم سنتی هندوهای هندی را برگزار کردند و پس از آن یک “پذیرایی کلاسیک آمریکایی با کراوات سیاه” برگزار شد. این انتخاب به این معنی بود که عروس و داماد باید دو لباس مجزا را برای جشن انتخاب کنند و سفر خرید بهانه ای عالی برای جینی بود تا برای اولین بار ویلیام را به خانواده بزرگ خود در هند معرفی کند. این زوج به یاد میآورند: «او از تغییر زمان، ترافیک بدنام بمبئی و شبهای آخر با دوستان و خانواده جینی جان سالم به در برد تا عاشق یک شروانی سابیاساچی شود». وقتی متوجه شد که دکمهها ببر هستند، او را فروختند – طلسم آلما مادرش، پرینستون. ما خیاط را متقاعد کردیم که به ما اجازه دهد بیرون برویم و آن را در زیر نور آفتاب ببینیم، جایی که یک رهگذر ایستاد تا عکس بخواهد. بنابراین، او می دانست که برای عروسی آماده به نظر می رسد! برای پذیرایی کراوات مشکی، ویلیام لباس شیک هوگو باس به تن کرد.
به عنوان یکی از طرفداران قدیمی طراح هندی Tarun Tahiliani و سبک اثیری، این یک انتخاب طبیعی برای lehenga عروس Jayni بود. او میگوید: «در حالی که قرمز رنگ کلاسیک عروسهای هندی است، من یک لنگای چیکانکاری طلایی بژ دستدوزی شده با رنگهای سبز و صورتی روی عاج را انتخاب کردم. من از نسلهای زیادی از جواهرسازان آمدهام و این لباس به زیبایی با جواهرات «جاداو» خانوادهام ست شده است.» جینی بعداً یک لباس سارا سون بدون بند به تن کرد تا در طول شب برقصد.
جشن ها با یک مراسم سنتی هالدی در خانه یکی از دوستان خانوادگی چند روز قبل از عروسی آغاز شد. این زوج میگویند: «این اولین فرصت برای خانواده بزرگ ما و برخی نزدیکترین دوستان بود تا همدیگر را ببینند و همدیگر را بشناسند. “همه همچنین این فرصت را داشتند که برای شانس (و پوست درخشان) ما خمیر زردچوبه را بمالند، که باعث خنده های زیادی شد! هنگامی که مهمانان دیگری وارد شهر شدند، این زوج یک شام خوشامدگویی را در محوطه زیبای شراب سازی Truett Hurst در هلدزبورگ برگزار کردند. ویلیام و جینی میگویند: «ما میزهای طولانی را چیدیم و غذاهای لذیذ مکزیکی الهامگرفته از غذاخوریهای عروسیمان خوردیم. در حین و بعد از شام، دوستان و خانواده نان تست و کباب میدادند و سپس بسیاری برای ادامه جشنها به مرکز شهر هلدزبورگ رفتند.
در روز مراسم، مهمانان وارد مزرعه شدند و قبل از شروع رژه برائت با نوشیدنی پذیرایی شدند. جینی میگوید: «ویلیام در شروانی خود با گروهی منتخب از «پسران برائت» ظاهر شد تا مهمانی را آغاز کند. آنها یک بلندگوی بزرگ را در پشت یک چهارچرخ قرار دادند و ترکیبی از موسیقی مهمانی هندی، تکنو و هیپ هاپ را پخش کردند. هنگامی که صفوف از انبار عبور می کرد، ویلیام سوار بر اسبی خانوادگی که برای این مناسبت لباس پوشیده بود، سوار شد و به محل مراسم رفت، جایی که خواهر و خانواده جینی با برکات سنتی از او استقبال کردند. سپس عروس توسط خانواده اش به سمت منداپ اسکورت شد.