از زمانی که او خاطرات را نوشت و نمایش را اجرا کرد، با این مردان ملاقات کرد که تجربیات مشابهی را پشت سر گذاشتند، اما آنها را به خاک سپردند و به کسی نگفتند. من می گویم، ببین، نترس. شما نمی توانید از گفتن این مطالب بترسید. این تقصیر شما نیست، این یک شکست اخلاقی نیست، این چیزی است که برای شما اتفاق افتاده است.» او مکث می کند. “برای من باید در جهنم مکان خاصی برای افرادی که به کودکان آسیب می زنند وجود داشته باشد. حقیقت این است که مطلقاً هیچ چیز در آن صحنه وجود ندارد که هنوز به این شکل یا آن شکل اتفاق نیفتد.»
مستقیم بودن برن بخشی از قدرت نمایش است. برای کارگردان آن، لونی پرایس – که از زمانی که بازیگر را کارگردانی کرد، او را می شناخت کملوت در سال 2008 – این جزئی از انسان است. او می گوید: «آنچه می بینید همان چیزی است که با جبرئیل به دست می آورید. «هیچ نفس دیوانه یا هیستریونیک وجود ندارد. او فقط یک مرد بسیار مهربان، مهربان و دوست داشتنی است. او قادر به دروغگویی در صحنه نیست. شما او را باور می کنید زیرا او به آن اعتقاد دارد.»
حقیقتاً چیزی در مورد بایرن وجود دارد که خودآگاه است. علیرغم همه موفقیتهایش، او یک عدم اعتماد به نفس فلجکننده را توصیف میکند، یک حس تقریباً اسرارآمیز که او سزاوار شهرتی نیست که پیدا کرده است. “موفقیت برای من اهمیت چندانی ندارد. مثل تلاش برای گرفتن دود است. مهم نیست، واقعا. آنچه مهم است این است که شما در مورد خود چه احساسی دارید زیرا اگر به دنبال تایید غریبه ها هستید، هرگز این سوراخ را پر نمی کند.
او می گوید که اکنون، 25 سال هوشیار، بالاخره آرامش پیدا کرده است. او هرگز درمان را ادامه نداد، اما به آهستگی شک و تردیدهایی را که به او حمله میکردند، آرام کرد – «اگرچه چیزی وجود ندارد که به گذشته نگاه نکنم و بگویم، میتوانستم آن را بهتر انجام دهم. من هنوز به نمایشنامه ای فکر می کنم که وقتی تازه از دانشگاه خارج شده بودم بازی کردم و به این فکر می کردم که عیسی، چرا این کار را اینطور انجام دادم؟ و این صد سال پیش است.»
او ناگهان لبخند می زند. من الان با خودم خوب هستم و همه چیز را همانطور که هست می پذیرم، اما فقط ای کاش وقتی بچه بودم تشویق بیشتری می کردم. اکنون واقعاً قدرت معنای مربی بودن برای کسی را می بینم.”
با این حال، ناراحتی او از جنبههایی از حرفهاش هنوز وجود دارد. او از روشی که بازیگران را دور هم جمع میکنند و آنها را نادرست توصیف میکنند متنفر است: «وظیفه بازیگر گفتن حقیقت است. این یک کار واقعی است.» او از سنت فرش قرمز و مراسم اهدای جوایز نیز بیزار است و در صورت امکان از آنها اجتناب می کند. من فکر میکنم که مردم، بهویژه زنان را شیرخوار میکند. آنها را به دختران کوچک تبدیل می کند. من نمیگویم که آنها نمیتوانند از آن لذت ببرند یا نباید از آن لذت ببرند، اما این آمیزهای از تبلیغ و کودکانهسازی و سطحینگری مطلق است.»
دوباره پوزخند می زند. او نامحتمل ترین ستاره سینماست. پرایس داستان فوقالعادهای درباره لحظهای در تمرین میگوید که مشکلی پیش آمده است. گابریل گفت: “اگر یک ستاره سینما این نقش را بازی می کرد…” گفتم گابریل تو ستاره سینما هستی. اما این بسیار نشان دهنده تفکر اوست. او آن را مایه ستایش و فخرفروشی می دانست. او اصلاً با آن معامله نمیکند.»
اگرچه بیرن به صحنه و جلوی دوربین بازگشته است (او به تازگی در فیلم نقش ساموئل بکت را بازی کرده است)، او همچنین در حال نوشتن رمانی درباره زنی 60 ساله است، مانند کسانی که با درک و فهم و درک به زندگی خود باز می گرداند. محبت در راه رفتن با ارواح.
او میگوید: «آن نسل از زنان، در 20 سالگی ازدواج کردند و به آشپزخانه پرتاب شدند، و اساساً تا آخر عمر همین بود. آنها فراموش شده اند، و بی صدا هستند، و برای من این جذاب است. من می خواهم از این نقطه نظر به آنها زندگی ای بدهم که تا آنجا که می توانم واقعی و صادقانه باشد.»