شما را ببخشید که نمی دانید قبلاً کینگزلی بن آدیر را کجا دیده اید. او سالها حضور ثابتی در صحنه لندن داشت یک رویای نیمه شب تابستان در ریجنت پارک، هیاهوی بسیار بر سر هیچ در Old Vic، و درام های جدید از جمله Gillian Slovo شورش ها در تئاتر Tricycle در Kilburn و Arinze Kene’s مال خدا در تئاتر سوهو اما کار او در تلویزیون و فیلم آرامتر بوده است و مشخصه آن بخشهای بیشتر حمایتی در پروژههایی مانند پیکی بلایندرز، OA، وفاداری بالا، و سال گذشته، Marvel’s تهاجم مخفی و گرتا گرویگ باربی. (این کمی بیشتر از غریزه بود که او را از تئاتر دور کرد؛ در سال 2014، برخلاف توصیه کارگزار وقت خود، بن آدیر پیشنهادی برای اولین حضورش در وست اند را رد کرد. شکسپیر عاشق، او میگوید مصمم است که «تجربهای با دوربین داشته باشد».)
با این حال، عجیب است که این مرد 37 ساله را یک بازیگر کاراکتر بنامیم – نه تنها به دلیل ظاهر زیبا و قاب شش پا و دو نی، بلکه به این دلیل که در چند سال گذشته، بن آدیر در بازی مردان بزرگ مهارت پیدا کرد. در سال 2020، مدت کوتاهی پس از حضور در نقش باراک اوباما در شوتایم قانون کومی، او دوباره در نقش مالکوم ایکس در رجینا کینگ ظاهر شد یک شب در میامی… نقشی که برای او جایزه گاتهام برای بازیگری موفق را به ارمغان آورد. (در آن زمان او به شوخی گفت: «من نمیدانستم که میتوانی در 34 سالگی برای کارهای موفق نامزد شوی.»
بن آدیر موضوع زمستان امسال را با باب مارلی: یک عشق، با بازی در نقش خواننده مشهور رگی جامائیکایی، ترانه سرا و راستافاریان در کنار لاشانا لینچ در نقش همسر مارلی، ریتا. این فیلم با محدود کردن تمرکز خود به فصلی خاص از زندگی او، ترور نزدیک به مارلی در کینگستون در سال 1976 را به تصویر میکشد. پرواز بعدی او به اروپا، جایی که ضبط و تور برگزار کرد خروج، نهمین آلبوم استودیویی او در سال 1977; و سپس بازگشت پیروزمندانه او به جامائیکا برای کنسرت صلح One Love در آوریل 1978 – رویدادی که بیش از 30000 نفر در آن شرکت کردند. (چند سال بعد، در سال 1981، مارلی در 36 سالگی بر اثر ملانوما درگذشت.) شاه ریچاردرینالدو مارکوس گرین کارگردانی میکند و ریتا و دو فرزندش، زیگی و سدلا، بهعنوان تهیهکننده حضور دارند.
این قسمت آنقدر آلو بود – و برای او کاملاً اشتباه به نظر می رسید – که در ابتدا بن ادیر فکر کرد که رفتن برای آن اتلاف وقت است. او میگوید: «سالها پیش برای شما یک آزمون فرستاده میشد و شروع به رفتن میکردید، فایدهای ندارد که من این کار را ضبط کنم، زیرا لئوناردو دیکاپریو قرار است آن را بازی کند. شما می توانید شروع به بوییدن حس کنید، این یه جورایی خیلی خوبهو به هر حال، بن آدیر واقعاً نمی توانست آواز بخواند، او واقعاً نمی توانست برقصد. قطعا نمیتوانست گیتار بزند و اخیراً وزنش را تا 215 پوند افزایش داده بود. تهاجم مخفی. “من می گویم، هر کاری که انجام می دهم فقط آنها را به تعویق می اندازد.”
اما زمانی که او نسخه اولیه ای از آن را دید، مخاطرات تغییر کرد شاه ریچارد، و فهمیدند که خانواده مارلی فوراً نوار او را تماشا خواهند کرد. او با لبخندی حیله گرانه می گوید: «پس نوعی فشار به آن وارد می شود. “کمی خطر وجود دارد. بنابراین فکر کردم، چه ضرری دارد؟»
همیشه در مورد یک بوده است احساس برای بن آدیر همچنین، اغلب، اشک.
ما در دفاتر پارامونت پیکچرز در منهتن هستیم، در اتاقی راحت (اگر به طرز عجیبی کشیده) پشت سالن تئاتر خصوصی استودیو. او با پوشیدن یک ژاکت زیپی آبی ماری و ژاکتهای قهوهای مایل به زرد، حلقهای طلایی ریز که با احتیاط از یک گوش چشمک میزند، به وضوح سالهای نوجوانی خود را در شمال غربی لندن توصیف میکند، زمانی که اواخر دهه 1990 به اوایل دهه 1990 تبدیل شد، زمانی که او شروع به سقوط کرد. عاشق عملکرد