اما استنفورد نیز می توانست به خوبی تمیز کند. یکی از سبکهای مورد علاقه من در تمام دوران، لحظه دوم است جنسیت و شهر فیلم، زمانی که او سرانجام با آنتونی ازدواج کرد که کت و شلوار شیک سفید دیور پوشیده بود، همراه با بلوز بیدمشکی ابریشمی. “تو سفید پوشیده ای!” کری متعجب می گوید. استنفورد پاسخ می دهد: “مثل یک باکره – برای اولین بار لمس می شود.”
کری را فراموش کن! استنفورد سکس و شهر به همان اندازه یک ستاره سبک بود
وقتی در یکی از فصول قبلی سعی میکند آنتونی را به دوست پسر جدیدش حسادت کند، برای اولین بار، با پیراهنی با طرحهای برجسته (با کلاه هماهنگ) و کراوات قهوهای روشن به سمت میز ناهار خود میرود. منظورم این است که چگونه شگفت آور. او همچنین روشی برای تضاد الگوها داشت، مانند زمانی که یک پیراهن گلدار بنفش و سفید را با یک کراوات طرح دار زرد ست می کرد. یک هنر در آن ترکیب و تطبیق عمدی وجود دارد.
هیچ ظاهری از استنفورد بدون یک کت و شلوار کاملاً دوخت که اغلب با یک پیراهن رنگارنگ، کراوات طرحدار و مربع جیبی برای هماهنگی مشخص میشد، کامل نبود. او اغلب یک کلاه براق یا کلاه لبه دار را با آن تکان می داد – و عینک همیشه رنگی را نیز. اگر بخواهم یک نگاه استنفورد را در یک کلمه توصیف کنم، اینطور می شود با صدای بلند. اما در میان استایل براق چهار بانوی پیشرو، چیزی با طراوت در حس مد استنفورد وجود داشت: او لباس می پوشید تا مورد توجه قرار بگیرد، و اهمیتی نداشت که کسی چه فکری می کند.
عکس: با حسن نیت از مکس