پس از چند قدم زدن و ژستهای سرگرمکننده، کل قبیله اندرسون-لی خشمگین شده و آماده رفتن هستند. در بالا، اندرسون و پسرانش را تماشا کنید که برای فرش قرمز آماده می شوند.
کارگردان: نینا لیتی
مدیر فیلمبرداری: استفان ترینگلی
ویراستار: مایکل سویدا
تهیه کننده: نائومی نیشی
دستیار مدیر، توسعه خلاق، Vogue: الکساندرا گورویچ
دستیار تهیه کننده: کورتنی والدن
دستیار دوربین: ژاکلین لهر
صدا: گلوریا ماری
مو: سارا تینتری
گریم: آیلین مادرید
استایلیست: ربکا رمزی
دستیار سبک: کت کوک
فیلمبرداری در: هتل بورلی هیلز
هماهنگ کننده تولید: آوا کاشار
مدیر تولید: کیت فوگارتی
تهیه کننده خط: رومیکا پاول
مدیر ارشد، مدیریت تولید: جسیکا شییر
دستیار ویرایشگر: اندی مورل
هماهنگ کننده پست پروداکشن: Jovan James
ناظر ویراستار: کامرون کی
سرپرست پست تولید: نیکلاس آسکانیو
مدیر سرگرمی جهانی، ووگ: سرجیو کلتنوی
مدیر محتوا، تولید، ووگ: Rahel Gebreyes
مدیر ارشد برنامه نویسی ووگ: لیندا گیتلسون
تهیه کننده اجرایی: روحیه نورالدین
معاون، ویدیوی دیجیتال انگلیسی، Vogue: Thespena Guatieri
لباس پوشیدن برای فرش قرمز سخت است. اما پوشیدن لباس برای اولین نمایش فرش قرمز مستندی درباره زندگی خبرساز شما سخت تر به نظر می رسد. پاملا اندرسون تصمیم گرفت بهترین و شاید سرگرمکنندهترین روش این باشد که به قابلتشخیصترین قیافهاش نگاه کند. این بازیگر یک لباس پولک دار قرمز پوشیده بود که به عنوان تکان دادن سر لذت بخش برای ماندگاری او عمل می کرد. Baywatch لباس شنا. ستاره هنگامی که با لباس مگاواتی بیرون میرود، فریاد میزند: «فلش بک» و ظاهر را به صاحب و دو پسرش نشان میدهد. اتاق اوه و هورا می کشد.
این لباس یکی از بخشهای معنادار یک شب احساسی برای اندرسون و خانوادهاش است که در آخرین نسخه Vogue مستند شده است. آماده شدن ویدئو دوربین ها ستاره ستاره را در حال رفتن به اولین نمایش پر زرق و برق مستند خود در نتفلیکس می گیرند. پاملا، یک داستان عاشقانه. اما این مدرک متوسط شما نیست. بررسی مجدد زندگی و میراث پاملا توسط بزرگترین پسرش، براندون لی، انجام شد. براندون و برادر کوچکترش، دیلن جگر لی، شب را آماده تماشای مادرشان می کنند. این یک تجربه آشنا است. اندرسون میگوید: «این من بهعنوان یک پدر و مادر هستم، من روی یک صندلی آرایشی در جایی، با پسرهایم هستم.»
اندرسون وقتی عروسک می زند، غمگین و متفکر است. قبل از ووگ خدمه دوربین وارد اتاق هتل او می شوند، او فضا را عاقلانه می کند. و بعداً، همانطور که آرایشگر اندرسون موهای بلوند خود را فر می کند، ستاره در مورد اهمیت اصالت فکر می کند. اندرسون می گوید: «سخت ترین کار دنیا این است که خودت باشی. «حقیقت آنقدرها هم بد نیست. حقیقت خوب است. بنابراین مهم نیست که چه چیزی از این اتفاق می افتد، این حقیقت است. و اجازه دهید مردم چگونه پاسخ دهند.”
او فیلم را بهعنوان تکرار کینههای قدیمی نمیداند، بلکه بیشتر آن را بهعنوان یک گذشتهنگر معنادار میداند. اندرسون در صحبت با براندون در مورد فیلم می گوید: «فکر می کنم این نامه عاشقانه شما به والدینتان است. وقتی آن را می بینم، می توانم ببینم که چقدر عشق و شفقت وارد فیلم شده است.»