چه زمانی جهان به هزاره ها استراحت می دهد؟
انتشار: بهمن 16، 1402
بروزرسانی: 23 خرداد 1404

چه زمانی جهان به هزاره ها استراحت می دهد؟


نورا افرون در این باره نوشته است: "اوه، چقدر متاسفم که در تمام سالی که 26 سال داشتم بیکینی نپوشیدم." "اگر جوانی دارد این را می خواند، همین لحظه بروید، بیکینی بپوشید و تا 34 سالگی آن را در نیاورید." اگر هزاره های سالخورده آن را می خوانند و از این ایده که دیگر شایسته دیده شدن با لباس نیمه نظیر در انظار عمومی نیستند، می جنگند، شاید بتوانند از این واقعیت که مفهوم میانسالی ما در 20 سال پس از افرون به طور قابل توجهی تغییر کرده است، راحت شوند. این کلمات را نوشت

قدیمی ترین هزاره ها اکنون 43 ساله هستند، بنابراین اینطور نیست که کنار آمدن با پیری یک رنج جدید برای ما باشد. با این حال از خواندن یک مقاله در آن ذوق زده شدم زمان اخیراً از لندن، با عنوان «کمک! من در آستانه رسیدن به «هزارهزار» خود هستم، از نویسنده ای زنی که در آستانه 36 سالگی بود. این یک اثر کنجکاوانه از خود بود، که به نظر می رسید مطبوعات راست گرا را نسبت به ما به عنوان نابالغ و خود شیفته نشان می داد. . هزاره ها اکنون بزرگترین نسل هستند، و میراث ما این است که... چه؟ بومرنگی برای زندگی با والدینمان؟ ماندن در خانه های مشترک تا چهل سالگی؟ کاهش نرخ باروری؟ فرهنگ فرسودگی؟» او می نویسد و بعداً اضافه می کند: «ما آنقدر شیرخوار شده ایم که احساس می کنم مستقیماً از تازه فارغ التحصیل شده به میانسالی رسیده ام.» این با یک ترور شخصیت توسط یکی از اعضای ژن Z دنبال می شود (البته، در 27 سالگی، شما به آن فشار می آورید، عشق) که در آن ما را "خجالت آور" و "خود شیفته" می نامند.

با احساس ناچاری از همسایه ام که مثل همیشه شباهت کمی به کلیشه های رسانه ای از ما دارند، از آنجا بیرون آمدم. بله، درست است که مشکلات اقتصادی تا حدودی نوزادان بوده است. من خیلی وقت ها احساس نمی کنم که یک فرد واقعی هستم - نمی توانم رانندگی کنم، صاحب خانه نیستم، و به نظر می رسد که در وضعیتی دائمی از هرج و مرج زندگی می کنم. و با این حال این واقعیت باقی است که من یک بزرگسال هستم: من یک شغل و یک حسابدار دارم. من مال کسی هستم مادر. زمانی فرا می رسد که شما فقط باید بلوغ را بپذیرید، چه کت مناسب باشد یا نه.

درست است که هزاره های سالمند مجبور شده اند در شاخص های سنتی بزرگسالی، مانند ازدواج با کودکان تجدیدنظر کنند. ما بعداً (اگر این کار را انجام دهیم)، بعداً خانه می خریم و بعداً بچه دار می شویم. پاپ فکر می کند که ما حیوانات خانگی را به جای بچه دار شدن انتخاب می کنیم، اما هرکسی را که می شناسم یا پدر یا مادر هستند، می دانند که یکی شوند یا نه، یا سعی می کنند شکلی از زندگی شان را در صورتی که تصمیم به تولید مثل کنند، پیدا کنند. وقتی کتاب نوشتم، سال گربه، در مورد زمانی از زندگی ام که در آستانه گرفتن این تصمیم حیاتی زندگی بودم، چند زن مسن تر به من گفتند که آنها این واقعیت را تحسین می کنند که من به این تصمیم بسیار دقیق فکر کرده ام. آنها گفتند: «ما واقعاً به آن فکر نکردیم.



منبع