چمنا کمالی در مورد زنانگی، قدرت لباس پوشیدن و بازسازی کلویه برای یک عصر جدید

کمالی در خانه برای خود یک اتاق کار گذاشته است، دیوارها با قفسه‌هایی از بلوزها که در رنگین‌کمان خاموشی مرتب شده‌اند. بیشتر شبیه یک بودوار دنج است تا یک محل کار. کمالی دهه‌هاست که مشغول جمع‌آوری بلوز است و تخمین می‌زند که اکنون حدود هزار بلوز دارد، از لباس‌های قدیمی ویکتوریایی گرفته تا مصنوعات کلویی دوران کارل تا دکمه‌های بدون مارک. سرریز در زیرزمین و در خانه پدر و مادرش ذخیره می شود.

افراد خلاقی وجود دارند که به یک بوم نقاشی گشاد نیاز دارند، و کسانی که خلاقیتشان با محرک یک میراث گالوانیزه می شود. کمالی محکم در اردوگاه دوم است. او تاکید می‌کند: «این یک پایه قوی می‌دهد، چیزی را از گذشته می‌گیرد و آن را برای امروز ترجمه می‌کند». و در حالی که او احتمالاً در دعوت از سینا میلر، با نام مستعار ملکه شیک بوهو، برای اولین نمایش خود نقش داشته است، او این اصطلاح را رد می کند. شیک بوهو– فراز زیبایی شناسی با الهام از وینتیج در اوایل که به برندهایی مانند ایزابل مارانت و اولا جانسون متصل بود و عبارتی که اغلب برای توصیف کار کمالی استفاده می شد. از نظر او تقلیل‌دهنده است، بدون تأثیرات تاریخی گسترده‌تر.

روز قبل، کمالی من را به فروشگاه شاخص در خیابان سنت هونوره برده بود، که با دیوارهای تازه نقاشی شده می‌درخشید، قدم‌های بریده شده کارمندان روی کف‌های صیقلی طنین‌انداز می‌شد. کمالی گفت که این فروشگاه یک محل آزمایش مداوم برای یک “مفهوم معماری” جدید است که فضاهای خرده فروشی Chloé را در ماه های آینده تغییر می دهد. از زوایای معینی، شبیه یک گالری هنری بود، با دیوارهای سفید با بوم‌های رنگارنگ بزرگ از نقاش دانمارکی Mie Olise Kjærgaard، که کمالی او را به عنوان بخشی از Chloé Arts، برنامه‌ای جدید برای پرورش هنرمندان زن انتخاب کرده بود. تاکید بر روایت هنری و شخصی در کلویه کمالی نقش اساسی دارد: «این فقط به این نیست که به هنرمندان زن یک پلت فرم بدهیم، بلکه درباره داستان‌های آنها نیز هست». (در یک نقطه، او یک نمایش مد را به عنوان “یک شعر، یک داستان کوتاه، یک فیلم کوچک” توصیف می کند که با شروع، میانه و پایان همراه می شود.) کمالی در فضای خرده فروشی کمتر شبیه یک گالریست و بیشتر شبیه یک فیلم جدید حرکت کرد. شهردار: با رای دهندگان خود صمیمی و دوستانه است، اما هنوز پارامترهای اختیارات خود را مشخص می کند.

کمی بعد به دفاتر Chloé برگشت، به نظر می‌رسید که وقتی مرا به آرشیو می‌برد، آرام می‌گرفت. آهی کشید: «می‌توانم ساعت‌ها اینجا بمانم». در زیر لباس‌های لغزنده و بلوزهای پولک‌دار، بایگانی دقیق خانه، جرالدین ژولی سامیر، مصنوعات مختلفی را سازماندهی کرده بود – برای مثال، یک بریده روزنامه در دهه 1950 که در مورد «La Super Femme» بحث می‌کرد، زیر یک کت و شلوار اولیه قرار داده شده بود. کمالی دستش را به سمت یک لباس برد و سومیر جلوی او را گرفت. او با دستکش پلاستیکی به او سرزنش کرد و گفت: “من نمی توانم قوانین را زیر پا بگذارم.” “اگر کسی ببیند چه؟” در نزدیکی یک مینی لباس قلاب بافی سفید، یک عکس سیاه و سفید، کمالی را نشان می دهد، زمانی که او فقط یک طراح بود و همان لباس را تنظیم می کند. جعبه ها و جعبه های مصنوعات لاگرفلد در قفسه ها قرار گرفته اند. کمالی می‌گوید: «او بیشترین لباس‌های ساخته نشده را در Chloé می‌ساخت. سامیر ادامه داد: «تا حد امکان کمتر درزها، تا جایی که ممکن است کمتر. گبی همیشه به او می گفت: “سبک تر، سبک تر، سبک تر.” ”

منبع