“ولادیمیر” کتاب مورد علاقه من در سال بود

ولادیمیر دقیقاً انتقادی از روشی نیست که #MeToo – اغلب به درستی – صاحبان قدرت را تحت نظارت بیشتر قرار داده است، اما بررسی دقیق پیامدهای چنین اتهاماتی است، عارضه ای از ایده های تقصیر، مقصر، گناه. ، و متعاقب را قادر می سازد. (و یادآوری این است که مطلق گرایی اخلاقی اگر نگوییم کسل کننده نیست.) واقعاً هیچ قهرمانی در این داستان وجود ندارد، به استثنای قهرمان معیوب، که نمی توانید از دید نمکین او نسبت به جهان لذت ببرید. این شوری شدیدتر می شود. همانطور که رمان پیشرفت می کند و او تصمیمات فزاینده ای وحشتناک و در عین حال به نوعی قهرمانانه برای خودش می گیرد. هرکسی که این کتاب را ترغیب کرده‌ام – و تعداد زیادی از آنها وجود داشته است – به من پیامک داده‌اند که «نمی‌دیدم که آمد!» وقتی به آخر رسیدند آنها همچنین، باید گفت، خیلی سریع به پایان می رسند. اگر فضای تخیلی که توضیح دادم کمی بیش از حد گیج کننده به نظر می رسد، منصرف نشوید: امسال نه کتاب خنده دارتری را مطالعه کرده ام، نه کتابی که در چنین کلیپ بی نقصی تاخت و تاز کرده باشد. جوناس همچنین یک نمایشنامه نویس است و حس سرعت و زمان بندی او اصلاح شده است. اگر هنوز رمان را انتخاب نکرده اید، همین الان این کار را انجام دهید. پشیمان نخواهی شد.

ما آن را دریافت می کنیم – به سادگی وجود دارد خیلی زیاد. بنابراین امسال، ما به ویراستاران خود فرصتی در آخرین لحظه می‌دهیم تا چیزهایی را که احتمالاً از بین رفته‌اند، وصل کنند. همه چیزهایی را که واقعاً باید می‌خوانید، تماشا می‌کردید یا گوش می‌دادید، و همچنین موارد بیشتری از سال ما را در پوشش مرور مشاهده کنید.اینجا.



منبع ممکن است یک خودکامه روسی خاص ادعا کند که بیشترین صحبت درباره ولادیمیر سال 2022 است، اما در خانه و قلب من، جایگاه برتر متعلق به رمانی عجیب و شگفت انگیز است که در فوریه منتشر شد. اسم آن را خماری تعطیلات بگذارید، یا یکی از خطرات عمیق بودن در علف های هرز به عنوان ویراستار کتاب های مجله، اما من نسبت به کتاب هایی که در فوریه منتشر شده اند تعصب عجیبی دارم: آنها کتاب های سنگین بهاری نیستند، کتاب های تابستانی نیستند. آنها داستان های بزرگ پاییزی نیستند. با این حال، در این مورد، آنها لذت های کاملی هستند که می توانند زیر رادار پرواز کنند – در عین حال حیله گر و خیره کننده.

اما بدون اینکه توضیح دهم چرا این کتاب را خیلی دوست داشتم، به اندازه کافی سر و صدا کردم. ولادیمیر: یک رمان داستانی پردیس با تعداد کمی از دانشجویان کارشناسی است. در عوض، قهرمان داستان یک استاد انگلیسی بی نام و به ظاهر محبوب است که با یک استاد دیگر که با استقبال کمتری روبه رو شده است ازدواج کرده است که به دلیل افشای این که او چندین بار با دانش آموزانش انجام داده است، از وظایف خود معلق شده است – همه بزرگسالان رضایت دارند، همسرش در رنج است. در مونولوگ درونی اش، اگر نه به همسالانش، به آن اشاره کند. (او اهمیت زیادی به رابط ها نمی داد.) این امور، همسر طولانی مدت او را در موقعیتی مخاطره آمیز قرار داده است، و راهی را طی می کند که در آن باید به یکباره ناراحت، وحشت زده، سخاوتمند و بخشنده به نظر برسد. به طور خلاصه، انتظارات زیادی از همسر به عنوان یک زن، یک معلم، یک مادر، یک بدن زن وجود دارد – این تقریباً یک مجازات است. داستان های #MeToo که در چندین سال گذشته گفته شده است اغلب به طور قابل درک بر سوء استفاده کنندگان و سوء استفاده کنندگان متمرکز بوده است. در عوض، ما یک پرتره جذاب از کسانی که به گرداب نزدیک هستند، داریم، که ممکن است خشمگین نشوند، اما خود موجودات معیوب و جذابی هستند.