دی سنت سرنین هفته گذشته از طریق زوم به من گفت: «مپلتورپ همیشه قهرمان من بوده است. “من خواندم [Smith’s memoir of her time with Mapplethorpe] فقط بچه ها در اوایل دهه بیستم، و زندگی من را تغییر داد. نه تنها به خاطر شخصیتی که او بود، بلکه بهعنوان یک هنرمند – کشف هویتش و آنچه که میخواست بهعنوان یک همجنسگرا، بهعنوان یک مرد دگرباش در جهان بهعنوان یک مرد همجنسگرا ایستاده و نشان دهد، مرا تحت تأثیر قرار داد.» خواندن خاطرات جوانی، عشق، دوستی، و شهرت که به درستی تحسین شده بود، باعث شد دو سنت سرنین، که اکنون 33 سال دارد، همه چیز را دوباره ارزیابی کند – و تغییر مسیر دهد. او گفت: «من یک طراح جوان بودم که در استودیوی یک خانه مد کار میکردم و رویای اینکه روزی یک مدیر خلاق شوم را دنبال میکردم. اما من متوجه شدم که رابرت مپلتورپ فقط صدای خودش را داشت و او صدای منحصر به فردی بود. او یکی از یکی بود احساس میکردم چیزی در این صنعت از دست رفته است – برندی وجود نداشت که بتوانم کاملاً با آن ارتباط برقرار کنم. میخواستم خودم را بیان کنم و ببینم آیا کاری که انجام دادم با جامعه من همخوانی دارد یا خیر. بنابراین من کارم را رها کردم.»
آن کار با اولیویه روستینگ در Balmain بود. دو سنت سرنین گفت: «ترک اولیویه ناراحت کننده بود، زیرا او اولین کسی بود که به من فرصت داد. اما این صدای کوچک در من بود که می خواست کاری برای خودم انجام دهد. اولین مجموعه او در سال 2017 طرحی را برای شخصیتی که او به عنوان یک طراح است تنظیم کرد: چرم، بند چشم، خیاطی قیچی نزدیک به بدن – نوسانی بین مردانگی و زنانگی که همزمان اعتبار آن اصطلاحات دوتایی را در وهله اول زیر سوال می برد. .
آن مجموعه همچنین شامل اولین مورد از ارجاعات فراوان به مپلتورپ بود، اگرچه در پایان فقط او و چند نفر دیگر به آن دست زدند. او به یاد میآورد: «ما ظاهری مخفی داشتیم که جرأت نداشتم آن را در حین ارائه نشان دهم، از یک بند چرمی الهام گرفته شده از تصویر مپلتورپ از مردی که بند مشابه آن را پوشیده بود، ستاره کوچکی که روی ران او خالکوبی شده بود. «برای یک بعدازظهر یکشنبه کمی سخت بود، اتفاقی که با آمدن خانواده ام و صنعت برای اولین بار من را کشف کرد. با این حال، از آن زمان، او ادامه داد: «من چندین بار به او اشاره کرده ام: به عنوان مثال، در Mirage، مجموعه تابستان 2023: اولین نگاه پسری با پیراهن سفید، شلوار چرمی مشکی و چکمه بود. و با گل آنتوریوم در کمرش.» (تصویری که از خود عکاس در مرحله پانکیش آرتور رمبو در اوایل دهه 70 به تصویر کشیده شده است.)