اما این اثر گزارشی نیست، تا حدی به این دلیل که این یک تولید درونی و فیزیکی است – اثری که واقعاً قدرت نزدیکی به این اجراکنندگان و تأثیری که تئاتر واقعاً همهجانبه میتواند داشته باشد را به شما حس میکند. بازیگران میدوند، میپرند، و گاهی اوقات در میان تماشاچیان تلنگر میزنند، در حالی که نمیتوان بدنهایشان را نادیده گرفت. صندلی کمی ناراحت کننده است. جداول کمی چسبنده؛ خاک زیر پا کمی مرطوب است. همچنین مهمتر از همه، نه رپورتاژ، به این معنا که هر شهادت لفظی را در تعقیب چیزی بزرگتر کنار می گذارد. احمد میگوید: «بهخاطر احترام به حقیقت، از گفتن این که این یک مستند است دور شدیم».
محصول جدید «جنگل» یک بحران بیزمان را بازبینی میکند
برای درک بهتر جذابیت همیشگی نمایشنامه و زمینه جدیدی که در آن می توان دید (پس از اجرای فعلی آن در سنت آنز، جنگل از 28 مارس تا 16 آوریل در واشنگتن دی سی اجرا خواهد شد)، با بازیگر عمار حاج احمد که در نسخه اصلی بازی کرد صحبت کردم. جنگل و همراه با تعداد انگشت شماری دیگر برای این تولید برمی گردد. احمد نقش صفی را ایفا می کند، شخصیتی راوی مانند که دیوار چهارم را می شکند تا تماشاگران را در برخی از لحظات سردرگم کننده تر پشت سر بگذارد و چشم اندازی کوبنده از هیاهوی گاه گیج کننده ارائه دهد. صافی یک حکیم، یک راهنما و یک پناهنده است – و همینطور احمد که در سال 2011 سوریه را ترک کرد و قصد داشت برای دو سال در یک برنامه توری اجرا کند. 1001 شب. هنگامی که آن تور در پنج ماه گذشته لغو شد، احمد خود را در بریتانیا گرفتار یافت و تمایلی به بازگشت به سوریه نداشت و در آنجا به خدمت سربازی اجباری میرفت.
احمد یک روز قبل از پایان اعتبار ویزای خود درخواست پناهندگی داد و سپس روند فروتنانه انتظار برای تایید آن را آغاز کرد. دو سال طول کشید تا حساب بانکی بگیرد. او به عنوان یک بارمن و در سایر کنسرت های صنعت مهمانداری کار می کرد. (او می گوید به عنوان یک بازیگر حرفه ای در سوریه با دستمزد مناسبی حمایت می شد.) جنگل پیشرفتی را ارائه داد و فرصتی برای شرکت در کاوش هنری رویدادهای جاری در زمان وقوع آنها. چندین نفر از بازیگران اصلی خود از جنگل عبور کرده بودند و داستان های آنها در کارگاه های اولیه نمایش شنیده شده و منعکس شده است.