در میانه شوی تفریحی ورنر، متوجه شدم که لباسها دقیقاً همان چیزی است که مردم وقتی به هفته مد استرالیا فکر میکنند، فکر میکنند. سواحل! موج سواران! – به جز انجام در درجه سرد n. با طراحی بود «بیش از همه [resort] اینگرید ورنر، طراح پس از نمایش در پشت صحنه گفت: در مورد گسترش تکنیک های خاصی مانند طناب زدن و گره زدن و استفاده از تاریخ استرالیا با موج سواری به عنوان نوعی چارچوب زیبایی شناختی بود. اما کار من همیشه در مورد بالا بردن قطعات روزمره است – تی شرت، تخته کوتاه، و در این فصل همچنین می خواستم این ایده لباس شب دهه 80 و 90 را با لباس های هدفمندتر ترکیب کنم. این به زیبایی در یک ژاکت دوخت قرمز رژ لب با آستینهای کمی حجیم و کمری ظریف همراه با شورت تختهای گشاد قرمز و فوشیا – هر دو در پارچه نایلونی مشخصه لباسهای ساحلی، اجرا شد.
او توانست این دو ایده خاص را با لباس های نیمه تی شرت/نیمه نایلون خود ترکیب کند. یک عدد کمر افتاده مشکی با یک بریدگی سکسی سکسی تقریباً مخفی در ناحیه باسن برجسته بود. در جاهای دیگر آزمایشهای او با طنابها و لباسهای راه راه روی تیشرتهای راه راه ساخته شده برای برداشتهای تازه از سبک کلاسیک دریانوردی، از جمله لباسهای راه راه زرد و نئون لیمویی خوشرنگ که انحنای سینه و باسن را حک میکرد، برش تعصبی. پانل های پنبه ای بی شباهت به آنهایی که در یک لباس اسلیپ پر زرق و برق قدیمی نیستند. تکه های مش او – که چاپ آن از یک نمونه قدیمی از بیننده که به صورت دیجیتالی دستکاری شده بود، به دست آمد، دقیقاً به دلیل تکنیک های جمع آوری و لایه بندی او بالا رفت. یک تی شرت ساده با پانل مربع متضاد در جلو و دو درز در دو طرف با یک دامن پوشیده، جمع شده و لایه لایه با چهار رنگ مختلف از همان پارچه جفت شد، و با این حال ظاهر همچنان حس راحتی را حفظ کرده بود. بی سر و صدا بودن
از دیگر ویژگیهای برجسته آن میتوان به ژاکت تیغهای از جنس هیبیسکوس در سایههای خردلی و کاراملی، همراه با شلوار کاراملی، و آزمایشهایی با جین جدید اشاره کرد. او توضیح داد: “اینها شروع ایده های من از نظر چاپ روی چاپ هستند.” “من با یک پا از یک شلوار جین و رویه یک جفت دیگر کار می کنم و آنها را مانند یک اره منبت کاری اره مویی به هم می چسبانم و سپس روی آن چاپ می کنم.” یک جفت کرم دارای نوارهای آبی شیب دار بود که از نازک به ضخیم با حال و هوای طراحی گرافیکی دهه 80 میامی روی آن ها می رفت، در حالی که یک جفت مشکی با همان رنگ قرمز برای گوت های ساحلی ساخته شده بود (آنها وجود دارند!).
ورنر گفت: «این مرز بین عزیزان و دور انداختهشدگان برای من واقعاً مهم است. وقتی وارد مغازه میشوم، به چیزهایی فکر میکنم که خاص هستند و به چه چیزهایی واکنش عاطفی نشان میدهم، چیزهایی که بهطور تصادفی به سمت من میپرند. این ترکیب تصادفی از چیزهایی است که علاقه به برند من جلب می شود.” حق با آن خانم است.