برای امیلیا ویکستد این به یک سنت تبدیل شده است که دوستان خود را برای کتابهای ظاهری قبل از پاییز و استراحت انتخاب کند – و در این فصل، او همچنین سگهای آنها را دعوت کرد. (برای برخی از سفرهای قبلیاش، ویکستد شامل نوزادان و کودکان نوپا نیز میشود؛ واضح است که گفتههای قدیمی درباره هرگز با کودکان و حیوانات کار نمیکنند، نگران کننده نیست.) نویسنده پلام سایکس را میتوان در یک تکه قرمز براق و براق مشاهده کرد. تویگلت محبوبش را در آغوش می گیرد. کارگردان Janicza Bravo با بافتنی سبز زمردی در حالی که اسپانیل یال براق تد را بالا گرفته است. و در پایان، حتی خود ویکستد را در کت و شلوار ابریشمی الهام گرفته از پیژامه، با افتخار در آغوش میگیرد که به تازگی به دست آورده، مارگوت را در آغوش گرفته است.
ویکستد با خنده گفت: «اگر به شما میگفتم «من با سگهایشان به زنان تیراندازی میکنم»، احتمالاً با سلیقهترین راه برای تبلیغات لباس و مجموعهام به نظر نمیرسد. “اما من از این که کمی پیچش کنایه آمیز در آن وجود داشت لذت بردم.” (و اگر نیاز به تأیید بیشتری داشتید، سال 2024 سال Dogue بود، خوب، اینجا آن را دارید.)
با این حال، تنها حضور شادیبخش آن دوستان چهار پا نبود که به مجموعه تفریحی Wickstead جذابیت داد. برای الهام گرفتن، او به کارن کرن رجوع کرد، که سه کتاب عکاسی او که در دهه 1980 منتشر شد، نگاهی جانبی به دالهای زیباییشناختی نظام طبقاتی بریتانیا دارد، و هم پوستهی فوقانی را در کلوپهای آقایان سنت جیمز به تصویر میکشد. محیط غیرمتعارف بیشتری در جیب های غرب لندن یافت شد. چرخش ویکستد روی این موضوع باعث شد که او بسیاری از نقوش کلاسیک بریتانیایی را که به آنها میشناسند – گلهای رنگارنگ، چکهای شاهزاده ولز، بافتنیهای درشت – انتخاب کرد و به آنها حالتی بازیگوشتر و عجیبتر داد. او گفت: «در منسوجات و چاپها یک حس نوستالژی وجود دارد، اما بعد میخواستم آن را به شکلها و شبحهای بسیار مدرن ترجمه کنم.
بسیاری از ظاهرهای محدودتر – یک لباس ستونی زیبا به رنگ آبی بچه که توسط بشردوست Noëlla Coursaris پوشیده شده بود، یا شماره بی آستین سبز سایکس – با کریستال ها و مرواریدهای ظریف تزئین شده بود که کمی درخشش می بخشید. یکی از جزئیات بسیار غنی و قابل لمس، گلهای انتزاعی سهبعدی بود که به شکل ساتن دوتایی منگنه شده بودند و جلوهای بینظیر ایجاد میکردند که شبیه به چروک شدن پارچه لباس هنگام بیرون آوردن آن از جعبه است. آن اشارات رزل-دزل نیز به عنوان اشاره ای به دهه 1980 و خاطرات ویکستد از کمد لباس مادرش در آن دوره بود. با توجه به زرق و برق تمام دریچه گاز دهه 80 این مجموعه با عجیب و غریب انگلیسی توئیدی آمیخته شده است، به سختی می توان به خاطر انتشار اخیر این مجموعه اشاره کرد. رقبا، اقتباس پر هیاهوی هولو از رمان نژادپرستانه جیلی کوپر مربوط به همان دوره در میان افراد ثروتمندی که در شهرستان خیالی روتشایر ساکن هستند. ویکستد اضافه کرد: «بدیهی است که قبل از طراحی این مجموعه آن را تماشا نکردم، اما به نوعی مناسب است. “من در حال حاضر در میانه آن هستم و کمی وسواس دارم.” اگر تابستان آینده یک ست واقعی روتشایر برای خرید لباس های مجلسی پر زرق و برق وجود داشت، تصور می شود که این احساس دو طرفه خواهد بود.