اگر اتفاقاً سبک زندگی رویایی اما متأسفانه اکنون با قیمت گزافی را که در زندگی روزمره حومه همنام این برند گنجانده شده است، زندگی می کنید، پس این یک سؤال مبرم است. پاسخ Bondi Born این بود که با ذوق آب را زیر پا بگذارد، شناور بین لباسهای روکش یونانی، هولترها، و پیراهنهایی که گاهی اوقات با بند زیادی بسته میشد: برای یک نجات غریق مفید است که در صورت گرفتار شدن در پارگی شما را به داخل بکشد، اما مسلماً در غیر این صورت یک soupçon de trop است. در اطراف آنها شنای لایهای را دیدیم که از هم جدا شد و تکه تک شانهای عجیب و غریب با رویههای دودی پوشیده شده و با اندازههای متعدد از همان کیف غلاف شکل ارگانیک پوشیده شده بود.
کشتیها و هیدروفویلها با رنگهای سبز و طلاییشان از بندر زیر عبور میکردند، در حالی که گروههای معمولی مرغهای دریایی دور هم میچرخیدند و علائم تماس awk-awk غشآلود خود را در بالا به اشتراک میگذاشتند. وقتی شما یک برند ساکن سیدنی هستید، کاملا منطقی است که این کلانشهر جواهرمانند را به عنوان پسزمینه باند خود بچرخانید. برای انجام این کار، دیل مک کارتی، بنیانگذار Bondi Born، ما را به بارکننده زغال سنگ برد، یک اسکله سوخت فسیلی سابق که دوباره به عنوان یک مرکز پایداری در حومه ساحلی Waverton تصور می شد. در اینجا این برند به طرز ماهرانه ای یک تقاطع مد استرالیایی را مورد بازجویی قرار داد که نشان دهنده یک خط گسل اساسی و یک گره دائمی از دوراهی است. برای شوخ طبعی: لباس شنا به کجا ختم می شود و لباس روز شروع می شود؟
میتوانید لباس هنلی صورتی را ببینید که روی شنا قرار میگیرد، یا لباس شنا زیر پیراهن آبی یقهپیچ خوشپیچ و لباسهای ابریشمی در سایههای ابریشم چکشکاری شده قرار گرفته است – همه به جای هم برای غوطهور شدن آسان بعد از صبحانه قبل از غروب آفتاب. سالسا در کنار غرفه Bondi. این دیالکتیک نیز فراتر از ساحل قابل ترجمه بود. شلوارهای این برند در پارچههای مرتفع، ظاهراً لباسهای عالی پس از پیلاتس و/یا یوگا را در هر منطقهای نازک میسازد که به اندازهای متأسف است که هلالی درخشان از شن و موجسواری را به رخ نمیکشد. این مجموعه Bondi Born پاسخی بسیار پیچیده و معتبر به سوال مطرح شده در فیلم کوتاه استرالیایی بزرگ 2000 بود – با عنوان چقدر می توانید شلوار زیر خود را از ساحل بپوشید؟– که برای کل دسته لباس های تفریحی اساسی است.