باتشوا هی در یک قرار ملاقات در استودیوی مرکز شهر خود گفت: «لحظه جالبی است. “من کاملا سیاه شدم.” درست است که تقریباً هر قطعه در کلکسیون استراحتگاه او سیاه، سفید یا خاکستری است (و گاهی اوقات نیز نقرهای، که درام بزرگی را به یک لباس ستونی باریک و یک لباس دهه 50 با نیم تنه بلوز و دامن روان با جیب به ارمغان میآورد. “وقتی چیزهای زیادی در مجموعه وجود دارد که قطعاتی هستند که من آنها را دوست ندارم، ناراحت می شوم. بنابراین من واقعاً سعی کرده ام آن را همان چیزی کنم که اکنون می خواهم بپوشم.” او برای اثبات نظر خود، نسخه ای از لباس را پوشیده بود لباس دهه 50، با پارچه نخی سیاه و سفید.
در فصول اخیر، هی با جهات مختلفی آزمایش کرده است که میتواند برند خود و مشتریانش را پیش ببرد، بدون اینکه در وهله اول چیزی که او را به موفقیت رسانده است، کاملا رها کند. برای استراحتی که به معنای سایههای جدید بود و به سختی پنبهای چاپ شده بود. او گفت: «این واقعاً همه چیز در مورد پارچه های مختلف است. نکات برجسته شامل یک لباس آستین بلند مشکی مخملی با جزئیات توری سفید بود که از سینه تا شانه کشیده شده بود. یک لباس ماکسی ساده با آستینهای گشاد و یقهای ملایم با پولکهای مشکی براق، و یک لباس مخملی با اندام بلند به رنگ شرابی تیره (یکی از سه قطعه رنگارنگ موجود در مجموعه) با یقهای بلند و شانهای کمی پدیدار شده.
هی ممکن است ملکه لباس باشد، اما او عاشق یک ست همسان است، و گزینههای خوبی داشت، از جمله دامن مشکی کمر بلند و دکمهدار با «گلدوزی خندهدار آتشبازی» در پولکها. یک ژاکت چهار دکمه با آستین های ژولیده دراماتیک و یک دامن ماکسی هماهنگ در ژاکارد ابریشمی گلدار انتزاعی؛ و یک دکمه تافته مشکی و یک شلوار کوتاه برش همسان که با بدلیجات سراسری تزئین شده است. اگرچه توچال بسیار جدیتر از پیشنهادهای معمول او است، اما هنوز هم جذابیت بینظیر او را دارد. او در یک نقطه گفت: «این یکی بسیار چهارشنبه آدامز است.