ویلیام فن به خودش وفادار می ماند. او مدتهاست که این سنت را حفظ کرده است که فقط آدرس نمایش خود را یک روز قبل از رویداد واقعی به اشتراک می گذارد. زیرا برخلاف دیگر طراحان، این مکانها منحصربهفرد هستند، اغلب با ماشین فاصله زیادی دارند، و هرچه بیشتر با تفکر طراح آشنا باشید، احساس اولیه بیشتری نسبت به مجموعه پیدا میکنید. برای این فصل، محل برگزاری سالن گرمایش ورزشگاه المپیک بود و طبق معمول فقط یک روز زودتر متوجه شدیم. آیا ویلیام فن در حال تعویض پارچه ابریشمی با پیراهن است؟ شاید او در واقع در حال تغییر جهت است؟
در مقایسه با سال های اخیر، قطعاً یک تغییر اساسی در طراحی مجموعه او بود. پیراهنها، کتها و شلوارهای گشاد فنها، مانند هر فصل، در مواد جدیدی به نمایش درآمدند، اما هرگز دست بالا را به دست نیاوردند. در عوض، لباسهای بافتنی بر نمایش تسلط داشتند و بر لوکس بودن مجموعهای که او Off Duty نامیده بود تأکید میکرد. فان از بافتنی، پولو و شلوار شلوار به عنوان استعاره ای برای اوقات فراغت استفاده می کرد. دور شدن او از زرق و برق فضا را برای تونیک ها و یقه های یقه اسکی باز کرد. البته، گاهی اوقات عناصر عصرانه و ظاهر مهمانی نیز وجود داشت، اما برای مثال، کیفهای مهرهدار آنقدر بزرگ بودند که فقط در یک بار مرسوم در برلین بهعنوان یک آرایش روزانه تا شب بعد از کار دیده میشدند.
احتمالا زیباترین سنت فن آهنگی است که برای نمایش انتخاب می کند. تقریباً همیشه یک آهنگ فراموش شده است، اما پس از نمایش به عنوان کرم گوش در حافظه باقی می ماند. این بار “Born Slippy” ساخته Underworld بود. زیرا در نهایت، هیچ کس نمی خواهد به طور کامل مهمانی را متوقف کند.