مجموعه بهاری هارونوبو موراتا در یک غروب گرم سهشنبه در سرسرای شیشهای وسیع مرکز هنر ملی توکیو آشکار شد و به عنوان ادامهای از چاقوهای طراح در لباسهای زنانه با روحیه بالا و بدون دردسر بود. هدف او هر فصل بهتر شدن است.
موراتا با در نظر گرفتن مجسمهساز قرن بیستم، کنستانتین برانکوزی، بهعنوان نقطه شروع خود، به دنبال ساخت لباسهایی بود که در یک گالری هنری احساس میکرد که در خانهاش احساس میکرد. به عنوان مثال، لباس کتانی سفید در نگاه اول، به رنگ سفید چاپ شده بود به طوری که چین های آن تقریباً مانند یک مجسمه گچی به نظر می رسید. این بدان معنا نیست که سفت بود. این مجسمههای سیالی بودند که با بدن حرکت میکردند و با موجی از سفید شروع میشدند – لباسهای توگا مانند، لباسهای شناور و دامنهای ملحفهای – قبل از اینکه جای خود را به زرد هلویی، کرهای، مایل به قرمز و مشکی بدهند. پیانیست، کریل ریشتر، تمام مدت در وسط باند فرودگاه عاج را صدا میکرد و یک موسیقی متن دراماتیک با ذوق را برای تکمیل حال و هوا ارائه میکرد.
بعدها، ظاهری سه گانه با پارچه فلزی، رنگین کمان های رنگین کمان بنزین ریخته شده را به یاد می آورد که با پوشاندن پارچه با ورق نقره و ترکیب آن با ماده سولفورکننده در همکاری با نیشیمورا شوتن، کارگاه صد ساله مستقر در کیوتو، به دست آمد. او پس از نمایش گفت: «این مانند مجسمهای است که در معرض باران قرار میگیرد و رنگش را تغییر میدهد و جریان زمان را در یک لباس به تصویر میکشد. در نمایش نیز کار با الگوهای قابل توجهی وجود داشت، با لباسهایی که به پهلوها سنجاق میشدند به طوری که در چینهای پرپشت و نامتقارن، یا بلوزهای ابریشمی ظریف با بریدگی در قسمت ران قرار میگرفتند.
موراتا عمدتاً در حوزه مناسبتها و لباسهای عصرانه عمل میکند، اما لباسهای ساده به شکل پیراهنهای سایز بزرگ و کتهای بارانی روشن نیز در ترکیب بودند. من با این رویکرد بسیار مجسمهسازی شروع کردم، اما به تدریج استایل را تغییر دادم تا پوشیدنیتر و واقعیتر شود. میخواستم جوهر زندگی روزمره را داشته باشد.» در مورد اینکه چگونه مجسمههای پوشیدنی موراتا به کمد لباسهای واقعی تبدیل میشوند، زنان توکیویی آراسته و بینقص که همیشه در نمایشگاههای او در ردیف جلو مینشینند – گونههای مرطوبشده و دکلتههایشان که نور را مانند مشمع کف اتاق صیقلی میگیرند، تبلیغ خوبی هستند.