کیروز توضیح میدهد که ساخت لباسها مربوط به پردهبندی بود، که بلوزهای قالببندی شده، کمر کتها و کتهای دوخته شده، یا لباسهای آستین بلند، بدن را «مانند در آغوش» میپیچید. با این حال، اعدام استادانه بود les drapés بدون زحمت شهوانی به نظر می رسیدند، گویی توسط زنی که لباس پوشیده بود «در یک حرکت طبیعی در آغوش گرفتن خود» ساخته شده بودند.
ربیع کیروز نمایش مد لباس صمیمی خود را در آپارتمانی در پاریس مشرف به باغ زمستانی برگزار کرد. این روشی بود که به تماشاگران از قدردانی از ظرافت مجلل خلاقیت هایش از نزدیک لذت می برد.
مد کیروز برای زنان فهیم و عاقل است. هیچ ربطی به گرایشها، مضامین یا موزهای گذرا ندارد. او به زندگی زنان در لباس های او، احساسات و عواطف خود کشیده شده است. او در پشت صحنه گفت: “من از این زن عاشق الهام گرفته ام.” این مجموعه در مورد زنی است که در مورد معشوقش خاطره می زند، و در مورد عشق رویا می بیند، در مورد خاطرات لحظاتی که آنها به اشتراک گذاشته اند. دید او سینمایی بود: “من او را می بینم که در شهر قدم می زند، احساس می کند که لباس هایی که پوشیده است، در آغوش گرمایش، محافظت شده و خوشحال است.”
کیروز سیالیت را در برابر سازه بازی کرد، پیله های نرم را در برابر پوسته های محافظ. موارد بارز شامل یک کت یقه گرد با تاپ و شلوار همسان در پشم ابرمانند زرد آفتابگردان بود که اعتماد به نفس و راحتی را تراوش می کرد و یک غلاف پر زرق و برق بلند ساخته شده از روبان های نقره ای نازک که به دقت بر روی پارچه توری مشکی با شکل ساختار یافته ساعت شنی دوخته شده بود. با وجود شبح دقیقش، سفت و سخت به نظر نمی رسید. کیروز گفت: «این لباس یک تمرین در ساخت و ساز است. «مرتب عالی همه چیز درباره این است – کمال ساووار فیر».