تاکایوکی چینو از سینو، مانند بسیاری دیگر از طراحان در حال حاضر، به پیچیدگی های هویت و بیان جنسیتی و رابطه آنها با مد فکر کرده است. به نظر میرسد این روزها بیجنسیتی و روان بودن برخی از طراحان را متحیر کرده است، و این واقعیت که مشتریان بهنظر میرسد در حین خرید بهطور تصاعدی کمتر به لباسهای زنانه یا مردانه اهمیت میدهند، به نظر نمیرسد همه چیز را واضحتر کند.
به همین دلیل، چینو پس از نمایش هر دو مجموعه با هم، اخیراً به طور انحصاری روی لباس های زنانه برای مجموعه های باند خود تمرکز کرده است. هدف چینو با ترکیب اصلی کمد لباسهای مینیمالیستی در این فصل، تمایز گذاشتن بین لباسهای مردانهاش و زبان مردانهای بود که اغلب با مجموعه زنانهاش همراه است. این طور نیست که او به لباس های تک جنسیتی اعتقادی ندارد، او به وضوح اشاره می کند، او فقط برای هر کدام یک دید خاص دارد.
عدم وجود عناصر غیر خنثی از رنگ ملایم اسطوخودوس (که به گفته چینو تصویری از هوشمندی، ظرافت و بازسازی در ژاپن دارد) به ساخت و تناسبات اجازه داد تا در مرکز صحنه قرار گیرند. چینو با موفقیت یک لحن منحصر به فرد برای مجموعه لباس های زنانه خود ایجاد کرده است، اگرچه لباس های مردانه او عامل تعیین کننده ای در متمایز کردن هر دو خواهد بود. واقعیت این است که مشتری او احتمالاً از هر دو خرید خواهد کرد، و در نهایت، آیا مد این نیست؟ یک پیشنهاد، یک جایگزین طنزآمیز در دریایی از قواعد هژمونیک و ساختهشده، که برای شکستن اولیه هستند.
این مجموعه خود شامل طیف سالمی از مفاهیم خیاطی و پیراهن است، عمدتاً در رنگ های ثابت (به استثنای دو چاپ یکباره که می توانستند ویرایش یا بررسی شوند). چینو میگوید که سیلوئتهای او در این فصل از نحوه ظاهر پوست از طریق حرکت و «سالم» مشخص شده است. [level of] قرار گرفتن در معرض، اگرچه این مجموعه در قطعات کمتر فاش کننده در باورپذیرترین حالت خود بود. مانند دامن شلواری که با یقههای گشاد و آستین بلند یا یک دامن شلوار پیراهنی سفید روشن و پیراهن یک چهارم دکمهدار کمی بزرگ پوشیده میشود. نکته مهم دیگر برای او «فضای بین بدن و لباس» و خطوط تیز و تمرکز روی کمر بود. که بیشتر در جلیقههای دوخت جادار با کراوات، شلوارهای گشاد و شلوار جین و تاکید بر پیراهن گشاد مشهود بود. در همین حال، قطعاتی مانند یک ژاکت بافتنی با آستین های شفاف یا یک هودی زیپ بریده، دید کلی را منحرف می کرد.