این یک سال معیار برای مریم نصیر زاده بود، چه با همکاری پرفروش J.Crew و یک جفت با ba&sh، که در کنار هم، برند خاص او در مرکز شهر را به نمایشی عالی رساند. این «دایرههای خارج از دایره» چیزی جز حواسپرتی بود که نوبت به ایجاد مجموعهای به نام او برای بهار میرسید: «من احساس میکردم در مورد آنچه میخواهم بسازم واضحتر بودم. زاده به همان اندازه از موادی که میخواست استفاده کند مطمئن بود – این یک فنر ابریشمی در MNZ و یک فنر رنگارنگ است. این طراح پالت خود را اینگونه توصیف کرد که از رنگ های “بستنی” (یا شربت) مانند انبه، مرکب، گواوا، پسته و گیلاس، که او با رنگ های قهوه ای متعادل کرده است، به نوعی معادل بستنی شیری شکلاتی است. .
رنگهای خوشحالتر عمدتاً برای بیکینیهای کاملاً سکسی، ظاهر تک جنسیتی در چهارخانه (روند غیرمنتظره این فصل) و جین استفاده میشد. اما جذابیت واقعی قرعه کشی مجموعه، قطعات سبک و درخشانی بود که توسط طراح سبک Camille Bidault-Waddington به شیوه های جالبی در لوک بوک لایه بندی و ترکیب شده بود. در میان گزینههای روزمره، شلوارهای رقص پرفروش این لیبل، در این فصل با قسمتی بلند از حاشیه پارچهای آویزان شده از یک باسن (جزئیاتی که روی دامن نیز دیده میشود) هستند. گزینههای پیراهنی که زنانه به نظر میرسند به جای «قرض گرفته شده از پسران» از لباسهای مورد علاقه قدیمی الهام گرفته شدهاند. یک بمب افکن چرمی در سایه صورتی کمانی که ممکن است در یک بطری از “مرواریدهای” تزئینی در راهروی پخت پیدا کنید، با یک دامن پارچه ابریشمی شفاف با یک شکاف سخاوتمندانه جفت شده است. طراح، که بلوزهای چروکیده را با هوای کمی دهه 40 در همان مواد می ساخت، گفت: “من هنوز به شفافیت علاقه دارم.” او از habotai برای لباسهای سوتین بدون وزن استفاده میکرد که شما میخواهید مانند آب نبات انتخاب کنید.
دامن نخی ژولیده با بند کناری دارای ویژگی خاصی است که زاده از مجموعه J.Crew خود حمل کرده است. «گاهی اوقات وقتی لباسهای MNZ درست میکنیم، احساس میکنم که کمی اثیری هستند. آنها آن وزن را در عمق ندارند، اما من احساس میکنم که این دارای آن است. همچنین بسیاری از غلافهای کمی ساختار یافته با نوارهای پارچهای تزئینی در زیر نیم تنه و پارچههای ابریشمی شناور با رنگهای متضاد با رنگهای متضاد جالب هستند. یک عدد باریک با درج ارگانزای بافته شده ژاپنی “رام” شده بود، در حالی که پولک های شفاف روی پنبه به رنگ آبی و سفید چاپ شده بود و به سفال هایی که زاده جمع آوری می کرد اشاره کرد. بسیاری از این لباسها مانند گرد و غباری روی بدن شما مینشینند.
زاده گفت: آنها «فقط عاشقانه و راحت هستند». “من احساس می کنم این روزها پیدا کردن لباس های خوب بسیار سخت است. [and] گاهی اوقات اگر میخواهید لباس بپوشید، فقط میخواهید احساس کنید که فقط خنک است» – هم از نظر زیباییشناسی و هم از نظر قیمت. بر کسی پوشیده نیست که قیمتهای لباسهای طراحان سر به فلک کشیده است، یا همانطور که انجام میشود، دیدگاههای ارزشی نیز همراه با آنها تغییر میکند. او گفت که در مورد کار با J.Crew، “بسیار عالی بود ساختن چیزی که برای مدت طولانی دوام بیاورد. [also] ارزان قیمت منظورم این است که اگر بتوانید آن را قاپید و نگه دارید و دوستش دارید [a piece of clothing]، من احساس می کنم که این می تواند لوکس باشد.” شاید این نه تنها زیبایی، بلکه تجمل نیز باشد، که در چشم بیننده است.