مجموعه آماده پوشیدن مارگارت هاول بهار 2025

این چیزی است که در برنامه نمایش پاریس وجود دارد: از طراح به طراح، نمایش به نمایش، تغییر روحیه به طور مثبت تضمین شده است. این مطمئناً در هنگام رفتن از تئاتر ماکسیمالیست جسورانه اولین باند فرودگاه الساندرو میکله برای والنتینو به آرامش و خوشامدگویی شاد در نمایشگاه مارگارت هاول، جایی که هاول و مدیران طراحی او روزاموند وارد (او بر زنان نظارت می کند) و یوانیس چولیدیس (و او مردان) صدق می کرد. ، حاضر بودند از طریق مجموعه صحبت کنند.

این ترکیبی بسیار مطلوب، قابل توجه و بدون دردسر از لباس‌های پشت دکمه‌دار کتانی، بارانی‌های کمربنددار، شلوارهای گشاد (تا حدی)، لایه‌های پیراهن، برخی از برش‌های بلندتر، و همچنین ژاکت‌های بدون ساخت با سهولت پیراهن بود. شورت‌های گشاد و ژاکت‌هایی که به نظر کلاسیک می‌آمدند، در عین حال با یک تناسب جدید آغشته بودند، زیرا کمی گشادتر و کمی کوتاه‌تر بودند. همه اینها در یک پالت سنتی به نظر می رسید – قهوه ای، سیاه، خاکستری، سفید گچی و ملایم ترین سبزها – در عین حال دوباره تصور می شد که احساس جدیدی داشته باشد، گویی در تلاش برای یافتن سایه هایی که قبلا تصور نمی شد. (من دوست داشتم که رنگ آبی-خاکستری کم رنگ، ظاهراً نتیجه فرآیند مردن شلغم باشد.) همه آنها با پارچه هایی مانند کتانی، پنبه سوئیسی، جین، مته پنبه ای، ترمه و پشم ترد کار شده بودند.

با این حال، علیرغم تفاوت‌های زیبایی‌شناختی آشکار بین هاول و برچسبی که پیش از او نشان داده بود، چیزی آنها را متحد می‌کند: چگونه گذشته را به زمان حال می‌آوری، آن را طنین‌انداز می‌کنی، به آواز خواندنش می‌دهی، به آن احساس زنده بودن می‌دهی. هاول در این امر به خوبی آگاه است. این برای ادای احترام به هوش و حساسیت او به عنوان یک طراح است که می تواند عناصر کارهایی را که قبلا انجام داده است بازبینی کند، زیرا می تواند ببیند که چگونه آنها به واقعیت روزمره نحوه لباس پوشیدن مردم در اینجا و اکنون متصل می شوند، که اغلب با توجه او به نحوه رفتار مردم ایجاد می شود. لباس می پوشند و خود را در زندگی روزمره کنار هم می گذارند.

زیبایی شناسی هاول ممکن است گاهی اوقات با گذشته خود منعکس شود – برای او، یا در دوره ای از قرن بیستم (مثلاً بهار 2025، نکاتی از دهه 1920 داشت؛ مثلاً پیراهن جیبی تونیک یا یقه روی ژاکت. )-اما نگرش و طرز فکر امروزی به شدت و غیرقابل انکار است. من اغلب فکر می کردم که او زمان را به عنوان بخشی از فرآیند خلاقیت خود کاملاً متفاوت از دیگر طراحان می بیند. بسیاری از دومی ها به شما می گویند که ثبات می خواهند، در حالی که در واقع همیشه می خواهند بی وقفه (و گاهی اوقات بیهوده) عقربه های ساعت را به جلو حرکت دهند و شما را متقاعد کنند که همه چیزهایی را که پیش از این اتفاق افتاده دور بریزید.

منبع