چهل سال در این مجموعه سکسی ممکن است نسبت به آن زمان رامتر به نظر برسد، اما بیتردید بیانی قوی و خالص از اخلاق دولچه و گابانا است.
در سال 1991، زمانی که دومینیکو دولچه و استفانو گابانا کلکسیون بهار 1992 خود را ارائه کردند که شامل بسیاری از لباسهای زیر زنانه مشکی بود – که قبلاً امضای یک برند تجاری بود – آنها هنوز «بچههای جدید» در صحنه محسوب میشدند. اما نه تنها جدید بودند، بلکه مصمم بودند متفاوت باشند. در واقع، آسوشیتدپرس مشاهده کرد، آنها “نقطه ای را برای حفظ فاصله خود از سبک میلانی راسخ داشتند، که برچسب ساخت ایتالیا را به صدر رژه بین المللی مد در دهه 80 رساند.”
آنها این کار را با بازی کردن میراث جنوبی دولچه (او اهل پالرمو) و انجام یک بازی چشمک-چشمک با کلیشه های ملی انجام دادند. لباسهای دولچه و گابانا از «کلاسیکهای قدیمی» ایتالیایی سرچشمه میگیرد. ووگ هنگام معرفی برند به خوانندگان در سال 1985. “الهام بخش آنها: به طور خاص، زنان سیسیلی.” یا به طور دقیق تر، نسخه ای خیالی و سینمایی از آژیرها و نونها، آفتاب و خطوط لباس. («تخیل کاتولیک»، عبارت اندرو بولتون، متصدی، همیشه در آثار دولچه و گابانا زنده و زنده است و دوگانگی «خوب» در مقابل «دختر بد» را ایجاد می کند، که در آثار جیانی ورساچه نیز وجود داشت).
یادداشت سردبیر: امسال دهمین سالگرد Dolce & Gabbana Alta Moda است که با نمایشی در سیسیل جشن گرفته خواهد شد. پیش از آن رویداد، ما در حال بازبینی برخی از نمایش های دهه 1990 این لیبل هستیم. مجموعه بهار 1992 در اکتبر 1991 در میلان ارائه شد.
دولچه و گابانا به معنای واقعی کلمه برخی از الهامات خود را در پایان نمایش خود بیان کردند، زمانی که پولک های قرمز روی جدایه های مشکی نام اول دیواهای صفحه نمایش سوفیا لورن، جینا لولوبریجیدا و آوا گاردنر را ذکر کردند. این دو به ارجاعات پر ستاره Cinecittà، حس پوپولیستی بیشتری اضافه کردند: ظاهری که از کیسه های چاپ شده سیب زمینی ساخته شده بود، که احساسات را در مورد عشق و رابطه جنسی منتقل می کرد. (کتاب مدونا در مورد این موضوع سال بعد منتشر خواهد شد.) برخی از منتقدان معاصر از دیدن ظاهر بودوار در خیابان چشم پوشی کردند، برخی دیگر آن را پذیرفتند. همانطور که تیتر یک روزنامه اعلام کرد: «نگاه لباس زیر زنانه: نه فقط برای مدونا». ستاره پاپ و این طراحان نوپا بر روی همان طول موج فرهنگی پاپ کار میکردند، تصاویر نمادین و تمثالهای نمادین را به انتهای خود خم میکردند تا با لحظه صحبت کنند و در عین حال میراثهای تاریخی (ملی، مد روز، سینمایی و غیره) را تداعی کنند.