نورما کمالی پس از سال ها حضور در بالای شهر تبدیل به یک “دختر مرکز شهر” شده است. در بازدید از فضای جدید وی در وست ویلج، با ارتشی از مانکنهای لباس پوشیده در این مجموعه روبرو شدم و طراح که از حفاریهای جدید و ترازنامههایش خوشحال بود. «کسب و کار ما دیوانه، دیوانه، دیوانه بوده است. من همیشه می پرسم چه خبر است؟ چرا مردم الان این را از من می خواهند؟ کمالی گفت و من به آنچه آنها می خواهند گوش می دهم. خواندن او از Zeitgeist این است که مردم می خواهند احساس خوبی داشته باشند. او ادامه داد: “هیچ کنترلی بر اوضاع جهان، جنگ ها، تصمیمات دولتی که گرفته می شود و ما با آنها موافق نیستیم، وجود ندارد.” «همه اینها ضرر دارد. هرگز فکر نمیکردم در تمام زندگیام این را بگویم، که لباسها جواب میدهند، اما فکر میکنم در آن نقطهای هستیم که کار بسیار کمی میتوانیم انجام دهیم، اما میتوانیم لباس بپوشیم.»
کمالی خوشحال است که شاهد بازگشت به سوگیری است. این یکی از تکنیک های مورد علاقه او است و او آن را به عنوان داشتن یک نگرش بی خیال توصیف می کند. او از آن برای لباسهایی استفاده میکرد که میتوان آنها را با بالاتنه تا شده از روی کمر مانند یک دامن ساختارشکن، یک گزینه خوب برای یکی از کت و شلوارهای کلاهدار مفید او پوشید.
برای بهار، کمالی با “رنگ های دوپامین” حال و هوا را بهبود می بخشد. طراح اشاره کرد که مجموعهای خیرهکننده از نئونها، و البته صورتی، اما تمام شده، «در پنج ساخت مختلف به طوری که بافتها سایههایی از صورتی به شما میدهند.» همیشه میتوانید روی کمالی برای یک متالیک (لم نقرهای و مرواریدی در اینجا مشخص شده است) و برخی عناصر شنا/ورزش حساب کنید. جدیدترین مدل این فصل، طبق تقاضا، یک لباس توپ ترشی است که به خوبی با سایر لباسها مانند ساقدارها و پافکها هماهنگ میشود. برای شنا، کمالی کات های بالا الیویا نیوتن جان و جین فوندا را که در آن روز انجام داده بود، آورد. این بار برگشت پذیر هستند.
انتشار مجدد طرح هایی مانند لباس دیانا، که همچنان مورد تقاضا است، یکی از راه هایی است که کمالی برای خلق قطعات کلکسیونی به کار می رود. او همچنین این کار را با چاپ های فصلی خود انجام می دهد. برای بهار، یک مار پیتون لغزنده وجود دارد، و او از یک کابل کشی عکس گرفت و آن را به صورت چاپی روی یک ماده مراقبتی سبک و آسان برای «ژاکتی که میتوانید در تمام سال بپوشید» منفجر کرد. طراح به شوخی گفت، او همچنین چاپی بر اساس طرح آرشیوی از چرم میخ دار، “که سه نفر می توانستند بخرند” به شکل اصلی آن ساخته است. ترجمه یک طرح ابعادی به یک طرح مسطح به این معنی است که ظاهر در دسترس تر است. او گفت: “من نمی توانم لباس های گران قیمت بسازم، نمی توانم این کار را انجام دهم، نمی خواهم این کار را انجام دهم.” من نمیخواهم مردم احساس بدی داشته باشند زیرا پول زیادی برای لباس خرج کردهاند. میخواهم کلکسیونها و چیزهایی داشته باشند که به آنها احساس خوبی بدهد.»