حس نترس درام و هاله تیره مارچا چیزی است که برای گیلدا و جورجیا جذاب است، کسانی که همه تلاش خود را برای جذابیت وینتیج سست و جنسیتی که نقطه قوت آنهاست، انجام دادند. این مجموعه مملو از لباس های مهمانی است. نمایشهای مطمئن نه برای افراد ضعیف، بلکه نوعی جذابیت دنیای قدیم را به وجود میآورند، رنگآمیزی با رنگهای خنک و طعمهای خیرهکننده آرام. Barbiecore قطعا در تصویر نیست.
بنیانگذاران آتیکو، دختران زیتگیست، همانطور که مشتریانشان لباس می پوشند. قسمتی از زنان مهلک، تا حدودی پسر بچه، آنها به راحتی با اعداد تقریباً برهنه و پولک دار جسور به نمایش در می آیند و محموله های بزرگ و هودی های XXL و عرقیات دارند. وفادار به قاعده سرانگشتی خود، در اینجا آنها پیچیدگی را با برخی بیاحتیاطی لبههای خشن تحمیل کردند. کتاب نگاه در یک ویلای ویران شده بروتالیست فیلمبرداری شده است، که پسزمینهای غیرمعمول را برای کارنامه وسوسهانگیز/بازیشان ایجاد میکرد. مدل اشتاینبرگ به عنوان موز در حال انجام وظیفه بود.
اگر مارکسا لویزا کاساتی عجیب و غریب متولد میلان امروز زنده بود، “او احتمالاً بخشی از قبیله آتیکو بود.” گیلدا آمبروسیو و جورجیا توردینی مجموعه جدید خود را به «اثر هنری زنده» اشرافی، که در آن زمان مارکسا معروف بود، تقدیم کردند. رژه در اطراف با حجاب های تیره و ضعیف با چند یوزپلنگ بر روی افسار و یک مار به جای گردنبند کارتیه مطمئناً یک عمل شجاعانه هنری محسوب می شود. آنها توضیح دادند: “ما افسانه خود محوری او را دوست داریم.” او یک شخصیت منحط و خودنمایی بود، درست مثل دختر آتیکو.
در طرف مقابل، لباسهای شلواری بزرگ، لباسهای شنل با جامپرهای گشاد که روی دامنهای پری دریایی مناسب پوشیده شدهاند، و محمولههای جادار چند جیب، اشارهای به پسر بچهای مبتذل پنهان شده در اغواگر آتیکو دارد. برای طراحان، تضادها و تضادها جوهره زنانگی است، اما در عین حال نگرش ناسازگاری خلقی را نشان می دهد. آنها گفتند: “ما Marchesa Casati را به عنوان نوعی پانک ante litteram می بینیم.” ما دوست داریم که او به خاطر غیر متعارف بودنش عذرخواهی نکرد.»
لباسهای شب در کانون توجه بودند و آنها لباسهای اغواکنندهشان را با اشاره به زرق و برق قدیمی دهههای 20 و 40 و حس مدرن سهولت و آزادی حرکت تطبیق دادند. اعداد زرق و برق دار و پررنگ بدن با نمایش نامتقارن ها برجسته می شدند و انبوهی از پرها، حاشیه ها و خطوط بریده بر این جسارت بیشتر می شد. آنها توضیح دادند: «این مزخرف و در عین حال راحت است. “احساس محدودیت یا ناجور بودن جذاب نیست.”