قدم گذاشتن به نمایشگاه دوشان، واقع در ساختمانی زیبا در خیابانی آرام میلان، مانند ورود به فضایی بیسروصدا، مملو از گنجینههای هنری باستانی و مصری ارزشمند برای موزه است (او یک مجموعهدار مشتاق است) که با نصب خارقالعادهای از درختان بونسای احاطه شده است.
دوشان پائونوویچ در دنیای خودش زندگی میکند – او در برابر چیزهای جدید مقاوم است، به مشتریان وفادار و با قشر بالایی خدمت میکند که بیش از 25 سال در کنار او بودهاند (و دوشان را در کنار هرمس و لورو پیانا میپوشد) و کلمه «روند» را تحقیر میکند. او اظهار داشت: “من روندها را انجام نمی دهم.” “شما نمی توانید آخرین دیوانگی را در اینجا پیدا کنید. آنچه خواهید یافت طرح هایی است که من در هر فصل کمی تنظیم می کنم، اما اساساً بدون تغییر باقی می مانند. این فرمول من است – هر سال میتوانید قطعات جدیدی را بدون نیاز به دور انداختن آنچه در فصل قبل خریدهاید، اضافه کنید.»
پائونوویچ هنر خود را در آتلیه میلان طراح افسانه ای Zoran در دهه 90 تقویت کرد. او گفت: «من تنها وارث مشروع او هستم. او سبکی را پیش برد که پیشرو اولیه مینیمالیسم بود. زوران، یک طراح بینا و بسیار دقیق، منحصراً با بهترین پارچه ها کار می کرد که مکمل خلاقیت های خطی و مجلل او بود. پائونوویچ که بهشدت مستقل (و سرمایهدار) مانند استادش است، به فلسفه خود وفادار میماند: «شما باید نسبت به آنچه که هستید ثابت و معتبر بمانید». او با دقت تمام لباس ها را کامل می کند و اطمینان می دهد که برش، تناسب و جزئیات بی عیب و نقص هستند. طرح های امضا شده او دارای اشکال گشاد، روان و بزرگ هستند – کت ها و کت ها در یک اندازه ارائه می شوند. کمد لباس او شامل تعداد انگشت شماری از قطعات طراحی شده است که از پارچههای نفیس ساخته شدهاند: یک کت کیمونو بزرگ، یک ژاکت بدون ساختار کمی مناسبتر برای این فصل، یک شلوار پیژامه گشاد با کمر کش دار (در این فصل او گزینهای را اضافه کرد. نرمترین جیر)، و تاپهایی با برش مربع که به طرز وحشتناکی شیک به نظر میرسند، روی دامنهای سارافون مشخص او که به راحتی دور بدن میپیچند.
در این فصل، پائونوویچ به سراغ لباسها رفت، مقولهای که معمولاً از آن اجتناب میکند. او به طور واقعی اعلام کرد: “آنها واقعاً چیز من نیستند.” با این وجود، او طرحی جذاب را در ویسکوز آجدار معرفی کرد که دارای یک نیم تنه است که به یک دامن بلند میتابد. او همچنین با یک پالت رنگ تازه آزمایش کرد. در حالی که او معمولاً رنگهای خنثی و مشکی را ترجیح میدهد، محدودیتهای خود را شل کرد و سایههایی مانند سبز جنگلی، بورگوندی عمیق و زرد روشن شارتروس به آن اضافه کرد. او گفت: “اما من هنوز در مورد آن مطمئن نیستم.”