او گفت که روحیه جشن فلامنکو که الهام بخش آغازین او بود، گرد و غبار گرفته شد و چرخشی جدیدی به آن بخشید، و به نظر پیشنهادی بود “اکنون که فصل مهمانی دوباره شروع شده است، و ما در حال و هوای خوش گذرانی هستیم.”
برای اورتیز، لذت بردن از زندگی با «آگاه بودن درباره جهان» همخوانی دارد. زنی که من لباس می پوشم بی سن است، یک مسافر است و به آنچه در اطرافش می گذرد مرتبط است. اورتیز مسئولیت اجتماعی و پایداری را در قلب کار خود حفظ می کند، و او درگیر حفاظت از سنت های محلی و حمایت از دانش جوامع صنعتگر کلمبیایی است: 90٪ از مجموعه های مجلل او در آتلیه او در کالی، کلمبیا در داخل خانه ساخته شده است.
لباسهای بایگانیشدهاش که از شانههایشان بیرون میآمد، لاغر شده بودند، باریک و چروکشده بودند. گل میخک قرمز، که رقصندگان فلامنکو اسپانیایی در موهای لاکی خود می پوشند، به طرح های دمیده شده انتزاعی ترجمه شد. مانتوهای مانیل، شالهای ابریشمی منگولهدار سنتی که در سویل گلدوزی شده بودند، به پوششهای مجلل یا لباسهای شب افسانهای با حاشیه بلند تبدیل شدند.
«وقتی سویل با گوانه در سال ببر ملاقات میکند» اینگونه است که اورتیز لایههای متراکم ارجاعات مجموعه را توصیف میکند. او توضیح داد که Guane یک مکان باستانشناسی در کلمبیا است که سرشار از فسیلهای اجدادی و سنتهای سفالی است که الهامبخش نقوش ترومپلوئیل و الگوی کاشیهای شفاف است که در مجموعهای از سارافونهای پنبهای مچ پا با بدنههای پارچهدار یا گرهدار گلدوزی شده است. اورتیز در حالی که از چاپهای بزرگ و رنگهای پررنگ اشباع شده استفاده میکرد، سیلوئتهای خود را ساده و متملق نگه میداشت، با بازیهای مارپیچهای مارپیچ و پردههای حسی.
یوهانا اورتیز به پاریس بازگشت تا مجموعه بهاری خود را ارائه دهد، جشنی پرشور از ریشه های اسپانیایی و کلمبیایی خود، که با گردبادی از ارجاعات بصری تند شده است.