ستون دیگری برای ثابت ماندن؟ مراقبت از ابر مارپیچی مشخص او، که در سراسر او به نمایش گذاشته شده بود آواتار: راه آب تور مطبوعاتی وقتی بزرگ شدم، همیشه تعداد زیادی از موهای مجعد را نمی دیدم، بنابراین از کشیدن تصاویر موهای صاف بسیار لذت می بردم. [looks] از Pinterest و بازسازی آنها بهعنوان مدلهای موی مجعد، میگوید باس، که با کمک کاساندرا نورمیل، آرایشگر مورد اعتماد، همه چیز را از بافتهای مارپیچ پیچیده گرفته تا یک آبشار خیرهکننده و صاف از فرهای خیس پوشیده است. اکنون نمیدانستید، اما افتخار کردن به موهای او و یافتن راحتی در کارهای روزمرهاش سفری برای باس بود. باس با خنده می گوید: “من فکر می کنم اولین خاطراتم از موهایم مربوط به شکستن برس ها است.” «فکر میکنم تقریباً هر بازیگری که با آنها صحبت کردهام نوعی داستان ترسناک موی سر صحنه دارند که واقعاً غمانگیز است. من فکر می کنم مهم است که استایلیست های بیشتری یاد بگیرند که با بافت های مختلف کار کنند. او به عزیزانش، به ویژه مادرش، اعتبار می دهد که همیشه به او یادآوری می کردند که موهایش زیبا هستند.
میگوید: «فکر میکنم بخش مورد علاقهام در کاری که انجام میدهم فرار از همه چیز است آواتار: راه آب ستاره بیلی باس در عاقبت مورد انتظار جیمز کامرون، بازیگر 19 ساله ساکن بروکلین، نقش Tsireya، یک غواص آزاد جوان و دختر رهبران قبیله Metkayina، Ronal و Tonowari را بازی می کند. در حالی که باس از لغزش به شخصیتهای مختلف مانند «ریا» (او میگوید: «من خیلی با این شخصیت ارتباط دارم. «به من گفتهاند روحیه گرمی دارم») روی صفحه لذت میبرد، او مراقبت از خود را در اولویت قرار میدهد. . او میگوید: «اعتماد بهخصوص در این صنعت کاهش مییابد، اما من یاد گرفتهام از سلامت روانم محافظت کنم. من خیلی چیزها را در رسانههای اجتماعی خود محدود میکنم و تمام تلاشم این است که زمان بیشتری را با خانوادهام بگذرانم و تعادل بین کار و زندگی را پیدا کنم.»
خاطرات بافت فضایی برای سیاه پوستان در سراسر صنایع است تا در مورد سفرهای خود به سوی عشق به خود فکر کنند، و اینکه چگونه پذیرفتن موهایشان، در تمام شکوهش، نقشی اساسی در این فرآیند ایفا کرد. هر هفته، آنها مراسم، محصولات و بزرگترین درسهایی را که در مورد تایید زیبایی و داشتن بافت منحصربهفرد موهایشان آموختهاند، به اشتراک میگذارند.
او میگوید: «وقتی به گذشته نگاه میکنم، قطعاً به این فکر میکنم که چگونه برخی از ریز تهاجمها به من وارد شده است، و من همیشه نمیخواهم موهایم را ساییده کنم. اما مادر و خانوادهام همیشه مرا تشویق میکردند، بنابراین مفید بود. ” یکی از بهترین خاطرات او زمانی است که مادرش در سن 10 سالگی او را برای بافتن موهایش برد. او به یاد می آورد: «این یک نگاه نیمه فرفری و نیمه فر بود. خوب نگاه کن اما این یکی از اولین بارهایی بود که برایم مهم نبود که دیگران در مورد موهایم چه فکر می کنند. احساس کردم خیلی زیباست.»